خانه
صفحهاصلی
شاعران
سعدی
گلستان
باب چهارم در فواید خاموشی
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
حکایت شمارهٔ ۱: یکی را از دوستان گفتم امتناع سخن ...
حکایت شمارهٔ ۲: بازرگانی را هزار دینار خسارت افتا...
حکایت شمارهٔ ۳: جوانی خردمند از فنون فضایل حظی وا...
حکایت شمارهٔ ۴: عالمیمعتبر را مناظره افتاد با یک...
حکایت شمارهٔ ۵: جالینوس ابلهی را دید دست در گریبا...
حکایت شمارهٔ ۶: سحبان وائل را در فصاحت بی نظیر نه...
حکایت شمارهٔ ۷: یکی را از حکما شنیدم که میگفت هر...
حکایت شمارهٔ ۸: تنی چند از بندگان محمود گفتند حسن...
حکایت شمارهٔ ۹: در عقد بیع سرایی متردّد بودم، جهو...
حکایت شمارهٔ ۱۰: یکی از شعرا پیش امیر دزدان رفت و ...
حکایت شمارهٔ ۱۱: منجمی به خانه در آمد یکی مرد بیگا...
حکایت شمارهٔ ۱۲: خطیبی کریه الصوت خود را خوش آواز ...
حکایت شمارهٔ ۱۳: یکی در مسجد سنجار به تطوّع بانگ گ...
حکایت شمارهٔ ۱۴: ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی...