خانه
صفحهاصلی
شاعران
سعدی
گلستان
باب هفتم در تأثیر تربیت
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
حکایت شمارهٔ ۱: یکی را از وزرا پسری کودن بود پیش ...
حکایت شمارهٔ ۲: حکیمی پسران را پند همیداد که جان...
حکایت شمارهٔ ۳: یکی از فضلا تعلیم ملک زادهای همی...
حکایت شمارهٔ ۴: معلم کُتّابی دیدم در دیار مغرب تر...
حکایت شمارهٔ ۵: پارسا زادهای را نعمت بی کران از ...
حکایت شمارهٔ ۶: پادشاهی پسری را به ادیبی داد و گف...
حکایت شمارهٔ ۷: یکی را شنیدم از پیران مربی که مری...
حکایت شمارهٔ ۸: اعرابیی را دیدم که پسر را همیگفت...
حکایت شمارهٔ ۹: در تصانیف حکما آرودهاند که کژدم ...
حکایت شمارهٔ ۱۰: فقیره درویشی حامله بود مدّت حمل ب...
حکایت شمارهٔ ۱۱: طفل بودم که بزرگی را پرسیدم از بل...
حکایت شمارهٔ ۱۲: سالی نزاعی در پیادگان حجیج افتاده...
حکایت شمارهٔ ۱۳: هندوی نفط اندازی همیآموخت حکیمی ...
حکایت شمارهٔ ۱۴: مردکی را چشم درد خاست پیش بیطار ر...
حکایت شمارهٔ ۱۵: یکی را از بزرگان ائمه پسری وفات ی...
حکایت شمارهٔ ۱۶: پارسایی بر یکی از خداوندن نعمت گذ...
حکایت شمارهٔ ۱۷: سالی از بلخ بامیانم سفر بود و راه...
حکایت شمارهٔ ۱۸: توانگر زادهای را دیدم بر سر گور ...
حکایت شمارهٔ ۱۹: بزرگی را پرسیدم در معنی این حدیث ...