خانه
صفحهاصلی
شاعران
نصرالله منشی
کلیله و دمنه
باب الملک و البراهمة
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
بخش ۱ - باب پادشاه و برهمنان: رای گفت: شنودم داستان آنکه از پیش...
بخش ۲: آوردهاند که در بلاد هند هبلار نا...
بخش ۳: بر این غدر و کفان نعمت اتفاق کردن...
بخش ۴: و بی بلار وزیر که بقیت کفات عالم ...
بخش ۵: در جمله، ذکر فکرت ملک شایع شد. بل...
بخش ۶: ملک گفت: اگر آنچه براهمه میگویند...
بخش ۷: ملک را این سخن موافق آمد و بفرمود...
بخش ۸: تعبیر خوابها آنست که آن دو ماهی س...
بخش ۹: چون ملک این باب شنود تازه ایستاد ...
بخش ۱۰: و ملک یک شب بنزدیک ایران دخت رفتی...
بخش ۱۱: پس او را با طایفه ای از محارم که ...
بخش ۱۲ - حکایت دو کبوتر: آوردهاند که جفتی کبوتر دانه فراه...
بخش ۱۳: و پادشاه موفق آنست که تامل او از ...
بخش ۱۴: چون ملک این فصل بشنود از هلاک زن ...
بخش ۱۵: ملک گفت:آرزوی دیدار ایران دخت می...
بخش ۱۶: ملک گفت:می خواهی تا مارا ملک تلقی...
بخش ۱۷: ملک گفت: مزد از بزه و نیک از بد ن...
بخش ۱۸: چون سخن به اینجا رسید و اثر تغیر ...
بخش ۱۹: چندانکه ملک این کلمه بشنود شادی و...
بخش ۲۰: و بشارت خلاص و مثال حضور بهم برسا...