خانه
صفحهاصلی
شاعران
قاآنی
قطعات
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۱- در مصیبت سیدالثقلین و فخرالکونین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام گوید: بارد چه؟ خون! که؟ دیده! چسان؟ روز...
شمارهٔ ۲ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده فریدون میرزا طاب ثراه میفرماید: ای ترک من ای بهار جانافزا
شمارهٔ ۳ - در ستایش امیرالامراء العظام میرزا نبیخان رحمهلله فرماید: سحرگه ترک فلک تنگ بست خفتان را
شمارهٔ ۴: ای پسر درکار دنیا تا توانی دل مبند
شمارهٔ ۵: باش تا از ابلهی دستی بدارد پیش شمع
شمارهٔ ۶: چون به عشق مجاز نیست نیاز
شمارهٔ ۷: حکایتیست مرا از که از کسی که بود او
شمارهٔ ۸: حل معمای حکمتش نتواند
شمارهٔ ۹: در سخن گفتن چو ماه و آفتاب
شمارهٔ ۱۰: در شب تاریک شمع ما بود پروانهسوز
شمارهٔ ۱۱: گر بداند لذت جان باختن در راه عشق
شمارهٔ ۱۲: مانندگربهای که خورد بچگان خویش
شمارهٔ ۱۳: بسکه سرگرم حجت خویشند
شمارهٔ ۱۴: مردکز عیب خویش بیخبرست
شمارهٔ ۱۵: استرم را اگر فرستادی
شمارهٔ ۱۶: مر آن خدای که پیمانه را نگهدارد
شمارهٔ ۱۷: ای که از عشق و عقل میلافی
شمارهٔ ۱۸: کلام عاقل و جاهل به گوش یکدیگر
شمارهٔ ۱۹: چو زنی در دام شهوت شد اسیر
شمارهٔ ۲۰: عاقل از دیدار معنی غافلست
شمارهٔ ۲۱: ظلم ظالم ذخیرهایست نکو
شمارهٔ ۲۲: درینکتاب پریشان نبینی از تربیتت
شمارهٔ ۲۳: خازن میر معظم راوی اشعار من
شمارهٔ ۲۴: رنج بیوقت و مرگ بیهنگام
شمارهٔ ۲۵: منافق آنچنان داند ز تلبیس
شمارهٔ ۲۶: نفس امارهٔ تو دشمن تست
شمارهٔ ۲۷: امید عیش مدار از جهان بوقلمون
شمارهٔ ۲۸: ز عهد مهد تا پایان پیری
شمارهٔ ۲۹: ای دل از جویی که جز احمد کسش میر...
شمارهٔ ۳۰: زینگونه که امروز کند خواجه تغافل
شمارهٔ ۳۱: ای کعبه به ما از ما نزدیکتری امّا
شمارهٔ ۳۲: ذکر خیری که پیش ازین بودت
شمارهٔ ۳۳: چو از نعمت حق شود بنده غافل
شمارهٔ ۳۴: آه مظلوم تیر دلدوزیست
شمارهٔ ۳۵: ای وزیری که به دهر آنچه بود دلخواهت
شمارهٔ ۳۶: بخیل چون زر قلبست و پند چون آتش
شمارهٔ ۳۷: نفس کافر زنی است زانیّه
شمارهٔ ۳۸: آنکه تیز از لطیفه نشناسد
شمارهٔ ۳۹: مست کز بول خود وضو گیرد
شمارهٔ ۴۰: بیا به خویش به گوهر نصیحتی داری
شمارهٔ ۴۱: ای داورگیتی که بود شهرهٔ آفاق
شمارهٔ ۴۲: کار خود را به کردگار گذار
شمارهٔ ۴۳: ای پسر نیست حرص را پایان
شمارهٔ ۴۴: گر تو جانی دهی به بوسهٔ من
شمارهٔ ۴۵: صحن فلک شد سیاه بسکه ز غبرا
شمارهٔ ۴۶: ای خواجه هر خطا که کنی خود به خود...
شمارهٔ ۴۷: بکن ای نفس هرچه میخواهی
شمارهٔ ۴۸: بارخدایا ثنای همچو تویی را
شمارهٔ ۴۹: ای دل آن کس که خویش را نشناخت
شمارهٔ ۵۰: آنچنان افتاده شو در راه خلق
شمارهٔ ۵۱: نفس شریر بدرگ غدار خیره را
شمارهٔ ۵۲: سیهروزی از بخکسی ندیده یل بتر
شمارهٔ ۵۳: خسروا ای آنکه قهرت روز رزم وگاه ...
شمارهٔ ۵۴: کنون که دامن مقصود اوفتاد به چنگ
شمارهٔ ۵۵: چه غم از بینوایی آن کس را
شمارهٔ ۵۶: معرفت شایسته باشد ورنه در صد عمر ...
شمارهٔ ۵۷ - در ستایش امیرالامراء العظام حسینخان نظامالدوله حکمران فارس گوید: ای داور آفاق که از فرط سخاوت
شمارهٔ ۵۸: طلعت مقصود چون ز پرده درآید
شمارهٔ ۵۹: ازین حلاوت گفتار بس عجب نبود
شمارهٔ ۶۰: آوخ آوخ که مرگ نگذارد
شمارهٔ ۶۱: به هر کس نعمتی گر زان فرستی
شمارهٔ ۶۲: چو دشنامی شنیدی لب فروبند
شمارهٔ ۶۳: گدای راهنشین گر کند تصور شاهی
شمارهٔ ۶۴: مفتی شهر ما که آگه نیست
شمارهٔ ۶۵: ای دل ار نور جان طمع داری
شمارهٔ ۶۶: جور اگر کم بود اگر فزون
شمارهٔ ۶۷: عاقلان مست حجت خویشند
شمارهٔ ۶۸: لاف طاعت چند در پیری زنی
شمارهٔ ۶۹: محققست که دنیا مثال مرداریست
شمارهٔ ۷۰: مگر به خنده درآیی وگرنه هیبت تو
شمارهٔ ۷۱: اگر خاموش بینی عارفی را
شمارهٔ ۷۲: آدمی راکاو نباشد تجربت
شمارهٔ ۷۳: نفس امارهٔ تو دشمن توست
شمارهٔ ۷۴: گفت رندی با یکی در نیمروز
شمارهٔ ۷۵: ای داور زمین و زمان کز شکوه و فر
شمارهٔ ۷۶: عارفان را شرم امروزست مانع از گناه
شمارهٔ ۷۷: هرگناهی که خودکند جبری
شمارهٔ ۷۸: هزاران مکر و فن باشد زنان را
شمارهٔ ۷۹: ابومسیلمه گر دعوی نبوت کرد
شمارهٔ ۸۰: مگر خدای منزه نبود ای فرزند
شمارهٔ ۸۱: شهی که پردهٔ امکان اگر براندازد
شمارهٔ ۸۲: هرکرا حسن اعتقادی هست
شمارهٔ ۸۳: هر وقت که خر برآورد بانگ
شمارهٔ ۸۴: وقتی ار رحم آورد جلاد بر بیچارهای
شمارهٔ ۸۵: ای وزیری که صدر قدر ترا
شمارهٔ ۸۶: ای برادر گرت خطایی رفت
شمارهٔ ۸۷: من همان رند و مست و بیباکم
شمارهٔ ۸۸: آنکه را شمع هدی نیست به دست
شمارهٔ ۸۹: مسلمست که گنجشک نیست چون شهباز
شمارهٔ ۹۰: ای ستمگر ستم مکن چندان
شمارهٔ ۹۱: ز فیض رحمت حق دمبدم فزون گردد
شمارهٔ ۹۲: مردی که حریص آمد هرگز نشود قانع
شمارهٔ ۹۳: چون زبانت نیست با دل آشنا
شمارهٔ ۹۴: چنان بیغوله دشتی آدمیکش
شمارهٔ ۹۵: جهان ز حوصلهٔ آرزو فراخترست
شمارهٔ ۹۶: شنیدستم که بوتیمار مرغیست
شمارهٔ ۹۷: ای داور زمانه که از وصف رای تو
شمارهٔ ۹۸: هرچه بر من زمانه گیرد تنگ
شمارهٔ ۹۹: توان گریخت به جایی ز دشمنان لیکن
شمارهٔ ۱۰۰: ای که جویی جمال شاهد جان
شمارهٔ ۱۰۱: درویش قناعت گر و سلطان توانگر
شمارهٔ ۱۰۲: کمخور ای نادان و بر این گفته ک...
شمارهٔ ۱۰۳: هزار سال که ضحاک پادشاهی کرد
شمارهٔ ۱۰۴: دوستی گفت عیب من با غیر
شمارهٔ ۱۰۵: قاآنیا زگفتهٔ بیهوده لب ببند
شمارهٔ ۱۰۶: پیرکی لال سحرگاه به طفلی الکن
شمارهٔ ۱۰۷: گل عزیزست هرکجا روید
شمارهٔ ۱۰۸: جنبش مژگان دلیل جنبش جانست
شمارهٔ ۱۰۹: دل و جان مرد عاشق دوست دارد
شمارهٔ ۱۱۰: وزیر عصر و مجیر جهان مشیرالملک
شمارهٔ ۱۱۱: ای دزد ز کوی اهل توحید
شمارهٔ ۱۱۲: یک جهان تسلیم در یک پیرهن
شمارهٔ ۱۱۳: بسا مزور و صوفینمای ازرقپوش
شمارهٔ ۱۱۴: ای برادر جامهٔ عوری طلب
شمارهٔ ۱۱۵: به سوی بحر خدا بگذر ای نسیم صبا
شمارهٔ ۱۱۶: ای دل ار عشق یار میطلبی
شمارهٔ ۱۱۷: دو سال تلخ نشاند شراب را در خم
شمارهٔ ۱۱۸: ای امید ناامیدان ای پناه بیکسان
شمارهٔ ۱۱۹: میر زمانهای که نگردد مرا زبان
شمارهٔ ۱۲۰: صاحبا ای که در مدایح تو
شمارهٔ ۱۲۱: داورا ای که خاک پای ترا
شمارهٔ ۱۲۲: درین کتاب پریشان نگر به خاطر جمع
شمارهٔ ۱۲۳: گلستانی که هر برگ گلش را
شمارهٔ ۱۲۴: در کمندی اوفتادستیم صعب
شمارهٔ ۱۲۵: هر که را نیم جو قناعت هست
شمارهٔ ۱۲۶: تویی چرخ و بس بد ترا فخر رفعت
شمارهٔ ۱۲۷: گر نشدی ابر تیره پردهٔ خورشید
شمارهٔ ۱۲۸: اکنون که در رزق گشادست خداوند
شمارهٔ ۱۲۹: دایماً چون دو دست اهل دعا
شمارهٔ ۱۳۰: ای نفس خیره ملک دو عالم از آن تست
شمارهٔ ۱۳۱: عاقلا همنشین ساده مشو
شمارهٔ ۱۳۲: قاآنیا اگر ادب اینست و بندگی
شمارهٔ ۱۳۳: گر هزار آستین برافشانی
شمارهٔ ۱۳۴: دلاکنون چو نداری به عرش وکرسی راه
شمارهٔ ۱۳۵: جوانمردی نه این باشدکه چون برق
شمارهٔ ۱۳۶: نفس با عقل آشنا نشود
شمارهٔ ۱۳۷: چون زبان راز دل نمیداند
شمارهٔ ۱۳۸: باادب باش ای برادر خاصه با دیوانگان
شمارهٔ ۱۳۹: چون کاسه و کیسه گشت هر دو
شمارهٔ ۱۴۰: آن راکه گنج معرفت کردگار هست
شمارهٔ ۱۴۱ - در تاریخ وفات شاهزادهٔ مبرور کامران میرزا طابالله ثراه: داد از سپهر غدّار آه از جهان فانی
شمارهٔ ۱۴۲: دلا از خویشتن چون درگذشتی
شمارهٔ ۱۴۳: یکی به چشم تامل نگر بدین تمثال
شمارهٔ ۱۴۴: چو کفر و دین حجاب رهست ای رفیق راه
شمارهٔ ۱۴۵: ای آنکه گشاد کار خواهی
شمارهٔ ۱۴۶: شرح خاموشیت باید از زبان دل شنو
شمارهٔ ۱۴۷: ای خواجه به نزد شحنه امروز
شمارهٔ ۱۴۸: هر آن دیار که باشد ز اهل دل خالی
شمارهٔ ۱۴۹: یکی را دیدم اندر ری که دایم
شمارهٔ ۱۵۰: ای دریغا خلق عالم بیشتر طفلند طفل