خانه
صفحهاصلی
شاعران
ملکالشعرای بهار
غزلیات
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۱: بر دل من گشت عشق نیکوان فرمانروا
شمارهٔ ۲: همی نالم به دردا، همی گریم به زارا
شمارهٔ ۳: گهی با دزد افتد کار و گاهی با عسس...
شمارهٔ ۴: دوست میدارم من این نوروز فرخفال...
شمارهٔ ۵: خامشی جُستم که حاسد مرده پندارد مرا
شمارهٔ ۶: سیل خونآلود اشکم بیخبرگیرد تو را
شمارهٔ ۷: یا که به راه آرم این صید دل رمیده...
شمارهٔ ۸: خوشا بهارا خوشا میا خوشا چمنا
شمارهٔ ۹: جز روی تو کافروخته گردد ز می ناب
شمارهٔ ۱۰: چشم ساقی چو من از باده خرابست امشب
شمارهٔ ۱۱: بکرد ای جوهر سیال در مغز بهار امشب
شمارهٔ ۱۲: رقم قتل ما به دست حبیب
شمارهٔ ۱۳: غم طوقی از آهن شد و برگردنم آویخت
شمارهٔ ۱۴: بسوختیم زبیداد چرخ و خواهد سوخت
شمارهٔ ۱۵: همین نه ازستم چرخ شهرآمل سوخت
شمارهٔ ۱۶: حشمت محتشمان مایهٔ مرگ فقراست
شمارهٔ ۱۷: عشقت آتش به دل کس نزند تا دل ماست
شمارهٔ ۱۸: شب است و آنچه دلم کرده آرزو اینجاست
شمارهٔ ۱۹: تا به گل هر لحظه بلبل را فغانی دی...
شمارهٔ ۲۰: وحشت راه دراز از نظر کوته ماست
شمارهٔ ۲۱: شب فراق تو گویی شبان پیوسته است
شمارهٔ ۲۲: نم باران ز بستان گرد رفته است
شمارهٔ ۲۳: تو اگر خامی و ما سوخته، توفیر بس...
شمارهٔ ۲۴: شیرینلبی که آفت جانها نگاه اوست
شمارهٔ ۲۵: غممخور جانا در اینعالم که عالم ...
شمارهٔ ۲۶: قدرت شاهان ز تسلیم فقیران بیش نیست
شمارهٔ ۲۷: به کشوری که در آن ذرهای معارف نیست
شمارهٔ ۲۸: اصلاح آشیانه به دست من و تو نیست
شمارهٔ ۲۹: شاهدی کز پی او دیدهٔ گریانی نیست
شمارهٔ ۳۰: در پایش اوفتادم و اصلا ثمر نداشت
شمارهٔ ۳۱: در مسیل مسکنت خفتیم و چندی برگذشت
شمارهٔ ۳۲: گفتمشهنگاموصل است ای بتفرخار، ...
شمارهٔ ۳۳: از دوست بریدیم به صد رنج و ندامت
شمارهٔ ۳۴: شمعیم و دلی مشعلهافروز و دگر هیچ
شمارهٔ ۳۵: خیزید و به پای خم مستانه سر اندازید
شمارهٔ ۳۶: باد بر آن دو سر طرهٔ شبرنگ افتاد
شمارهٔ ۳۷: تا به کنج لبت آن خال سیهرنگ افتاد
شمارهٔ ۳۸: گر نیمشبی مست در آغوش من افتد
شمارهٔ ۳۹: نکاهدم بار، فزایدم درد
شمارهٔ ۴۰: ملک جهان چون سویس باغ ندارد
شمارهٔ ۴۱: رخ تو دخلی به مه ندارد
شمارهٔ ۴۲: دل از تطاول زلف نگار جان نبرد
شمارهٔ ۴۳: ای دل به صبر کوش که هر چیز بگذرد
شمارهٔ ۴۴: آخر از جور تو عالم را خبر خواهیم ...
شمارهٔ ۴۵: لب لعل تو می فروشی کرد
شمارهٔ ۴۶: درغمش هرشب به گردون پیک آهم میرسد
شمارهٔ ۴۷: مشتاقی و صبوری با هم قرین نباشد
شمارهٔ ۴۸: اگر تو رخ بنمایی ستم نخواهد شد
شمارهٔ ۴۹: سر آزادهٔ ما منت افسر نکشد
شمارهٔ ۵۰: کر چون تو نقشی ایصنم نقاش چین ...
شمارهٔ ۵۱: بازآمد آن ترک ختا کز بیقراران کین...
شمارهٔ ۵۲: گل مقصود نچید آن که چو من خوار نشد
شمارهٔ ۵۳: نسیم صبحدم ازکوهپایه باز آمد
شمارهٔ ۵۴: راستی روی نکویش به گلستان ماند
شمارهٔ ۵۵: آن خط سبز بین که چه زببا نوشتهاند
شمارهٔ ۵۶: دعوی چه کنی داعیهداران همه رفتند
شمارهٔ ۵۷: دلفریبان که به روسیه ی جان جا دارند
شمارهٔ ۵۸: خوبروبان یار را در عین یاری می کشند
شمارهٔ ۵۹: پیوند ببندند بتان لیک نپایند
شمارهٔ ۶۰: میان ابرو و چشم توگیر و داری بود
شمارهٔ ۶۱: اسیر خود شدن تا کی ز خود وارستنی ...
شمارهٔ ۶۲: کنون که کار دل از زلف یار نگشاید
شمارهٔ ۶۳: آن چه شعله است کزان راهگذار میآید
شمارهٔ ۶۴: از ما بجز از وفا نیاید
شمارهٔ ۶۵: من نگویم که مرا از قفس آزادکنید
شمارهٔ ۶۶: بهار مژدهٔ نو داد فکر باده کنید
شمارهٔ ۶۷: حیلهها سازد درکار من آن ترک پسر
شمارهٔ ۶۸: نیست کسی را نظر به حال کس امروز
شمارهٔ ۶۹: نرگس غمزهزنش بر سر ناز است هنوز
شمارهٔ ۷۰: ای مصور نقش آن سرّ نهانش را بکش
شمارهٔ ۷۱: درگوش دارم این سخن از پیر میفروش
شمارهٔ ۷۲: کسی که افسر همت نهاد بر سر خویش
شمارهٔ ۷۳: مکن تو با دل من بیش از این به جور...
شمارهٔ ۷۴: اگرچه بسته قضا دست نوبهار امسال
شمارهٔ ۷۵: دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل
شمارهٔ ۷۶: باز پیمان بست دل با دلبری پیمان گسل
شمارهٔ ۷۷: منم که خط غلامی دهم به نیم سلام
شمارهٔ ۷۸: از داغ غمت جانا میسوزم و میسازم
شمارهٔ ۷۹: بود آیا که دگرباره به شیراز رسم
شمارهٔ ۸۰: ز نار هجر میسوزم ز درد عشق مینالم
شمارهٔ ۸۱: ز نادرستی اهل زمان شکسته شدیم
شمارهٔ ۸۲: وقت آنست که بر سبزه مقامی بکنیم
شمارهٔ ۸۳: منم که عشق بتانم نموده پیر و کهن
شمارهٔ ۸۴: ای دوست بیا لختی ترک می و ساغرکن
شمارهٔ ۸۵: ای نرگست به خلق در فتنه بازکن
شمارهٔ ۸۶: تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن
شمارهٔ ۸۷: غمزهات خونریزتر یا دیدهٔ خونبار من
شمارهٔ ۸۸: لاله خونین کفن از خاک سر آورده برون
شمارهٔ ۸۹: در ده شراب کهنه که آمد بهار نو
شمارهٔ ۹۰: جان قرین رخ جانان شود انشاءالله
شمارهٔ ۹۱: علیالصباح که بر طرهات زنی شانه
شمارهٔ ۹۲: در طواف شمع میگفت این سخن پروانه...
شمارهٔ ۹۳: شبی گذشت به آسودگی و آزادی
شمارهٔ ۹۴: بر سبزه نشست بلبل و قمری
شمارهٔ ۹۵: مرا بود به دیدار تو زین پیش وصالی
شمارهٔ ۹۶: آخر زغم عشقت ای طفل دبستانی
شمارهٔ ۹۷: نهاده کشور دل باز رو به ویرانی
شمارهٔ ۹۸: نصیحتی است اگر بشنوی زیان نکنی
شمارهٔ ۹۹: ای کمانابرو به عاشق کن ترحم گاه ...
شمارهٔ ۱۰۰: صبا ز طرهٔ جانان من چه میخواهی
شمارهٔ ۱۰۱: ای تازه بهار نغز و زببایی