خانه
صفحهاصلی
شاعران
ملکالشعرای بهار
قطعات
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۱ - ترجمه یک شعرترکی: هرکرا دوست شدم دشمن جان گشت مرا
شمارهٔ ۲ - کریم و لئیم: باشدکه پای سفله به گنجی فرو رود
شمارهٔ ۳ - تاریخ وفات ایرج میرزا: سکته کرد و مرد ایرج میرزا
شمارهٔ ۴ - در مرثیه و مادهٔ تاریخ فوت پدر: دربغ و درد که از کید فتنهٔ گردون
شمارهٔ ۵ - هشت شاعر در عرب و عجم: هشت تن در هشت معنی شهرهاند اندر ...
شمارهٔ ۶ - مادر ذوق و ادب: مادر باباشمل رفت از جهان
شمارهٔ ۷ - در هجو روزنامهٔ اصفهان و نامهٔ ناهید: گو، ز من باد سحرگه به صفاهانی زشت
شمارهٔ ۸: اگر مدار بهم نیست کار آتش و آب
شمارهٔ ۹ - قدرت روح: رفیقی داشتم بل اوستادی
شمارهٔ ۱۰ - شوری: هرکه او نغمهٔ شوری بنواخت
شمارهٔ ۱۱ - خانهٔ آخرت: بنده را جایگه دو داد خدای
شمارهٔ ۱۲ - انتخابات: دوش در انجمن رایفروشان، یکتن
شمارهٔ ۱۳ - در وصف مجلهٔ فروغ تربیت: به باغ در، به مه دی خمیده خاربنی
شمارهٔ ۱۴ - کجاست؟: خارندگلبنان، چمنا پس گلت کجاست
شمارهٔ ۱۵ - براثر توقیف روزنامه نوبهار: پادشاها همی نگویی هیچ
شمارهٔ ۱۶ - فتنه بیدار شد: یارم از خوابگاه من برخاست
شمارهٔ ۱۷ - صفای هر چمن: خلیلزادهٔ آزادهای که دیرگهیست
شمارهٔ ۱۸ - دختر ناکام: چه شد که نرگس مستش ز آب دیده تر است
شمارهٔ ۱۹ - بعد ازکناره گیری از وزارت: غداری و مکاری و زور از من دور است
شمارهٔ ۲۰ - در وصف دانا و جاهل: گرت اندر صفت جن و ملک هیچ شک است
شمارهٔ ۲۱ - در وصف جواهر لعل نهرو نخستوزیر فقید هند: ازجواهر،لعلخوشتر زان که همرنگ...
شمارهٔ ۲۲ - طاق نصرت: این که بینی در مقابل، نیست آن ق...
شمارهٔ ۲۳ - در زندان: کردم عبور دی ز در شعبهٔ چهار
شمارهٔ ۲۴ - اخلاق: چشم بهی مدار از این بدسگال قوم
شمارهٔ ۲۵ - به یکی از مدیران جراید: ای مدیری که ز نوک قلمت
شمارهٔ ۲۶ - از یک غزل: گرم به خنجر بیداد خون بریزد دوست
شمارهٔ ۲۷ - به شاهزادهٔ نصرهٔالدوله: ای حضرت والا تو نه جنی نه فرشته
شمارهٔ ۲۸ - در زندان شهربانی: بگرفتم آفتابه که گیرم ره مبال
شمارهٔ ۲۹ - به منکر عشق: سختم عجب آید ز خلقت زن
شمارهٔ ۳۰ - صفاهان اگر نیست شیراز هست: جهادا فراموش کردی مرا
شمارهٔ ۳۱ - در دوران گرفتاری: بدتر ز دورویی به جهان منقصتی نیست
شمارهٔ ۳۲ - به مناسبت سقوط امپراتوری عثمانی: فغان که ترک مرا تیره گشت رومی روی
شمارهٔ ۳۳ - شکوه: فلان سفیه که بر فضل من نهاد انگشت
شمارهٔ ۳۴ - شوخچشم پاریسی: دیشب آن شوخچشم پاریسی
شمارهٔ ۳۵ - شعرو نظم: شعر دانی چیست، مرواربدی از دیای ...
شمارهٔ ۳۶ - گل سرخ: دوش زندانبان بگشاد در و با من گفت
شمارهٔ ۳۷ - پروانه: آن شمع دلافروز من از خانهٔ من رفت
شمارهٔ ۳۸ - خطاب به شاه: هرکسی را به بر شاه جهان واسطهایست
شمارهٔ ۳۹ - برف: ابری به خروش آمد چون قلزم مواج
شمارهٔ ۴۰ - آشوب بغداد: چو ازگشت زمان آلمان و اتریش
شمارهٔ ۴۱ - لشکر منهزم: به کشتزار نگه کن که در برابر باد
شمارهٔ ۴۲ - ونیز: شد سیهپوش از غم مرگ صبا بدرالملوک
شمارهٔ ۴۳ - هدیهٔ دوست در زندان: حضرت سالار بهر مرغ گرفتار
شمارهٔ ۴۴ - قول و غزل: ادیبالممالک ز طبع شکرزا
شمارهٔ ۴۵ - پافشاری میخ: پافشاری و استقامت میخ
شمارهٔ ۴۶ - بدان و بگوی: سخن چوگویی سنجیده گوی در مجلس
شمارهٔ ۴۷ - ماده تاریخ مرگ صبا: صبا روزی که عصرش کرد سکته
شمارهٔ ۴۸: دل موری میازار ار چه خرد است
شمارهٔ ۴۹ - طلب آمرزش: عمری به باد رفت و به جا ماند این ...
شمارهٔ ۵۰ - قطعه: در خوردن بشر خاک از بس که حرص دارد
شمارهٔ ۵۱ - در هجو مردی کوسج و کچل: به پوز این مجیدک ریش گویی
شمارهٔ ۵۲ - غم وطن: نه هرکه درد دیار و غم وطن دارد
شمارهٔ ۵۳ - تاریخ وفات «مستغنی» دانشمند افغان: آه کامسال آسمان در خطهٔ افغان زمین
شمارهٔ ۵۴ - قطعهٔ هندی: بنگر برنج را که به چندین حقارتش
شمارهٔ ۵۵ - خیرات محمدی: در عهد شهنشه خردمند
شمارهٔ ۵۶ - در مرثیهٔ عشقی: وه که عشقی در صباح زندگی
شمارهٔ ۵۷ - قوهٔ برق و کهربا: سالها در فرنگ می گفتند
شمارهٔ ۵۸ - در مذمت خاموش: خمشمنشینو چون مردم سخنگوی
شمارهٔ ۵۹ - جای زحمت: بیزحمت و دردسر چه جاییست
شمارهٔ ۶۰ - بد مکن: بد نکند هیچ کس به مردم و هم نیز
شمارهٔ ۶۱ - جایزهٔ جواب دماوندیه: بگفتم چامهای بهر دماوند
شمارهٔ ۶۲ - حسب حال: شه شبهه نمود درحق من
شمارهٔ ۶۳ - تاریخ بنای دبیرستان پهلوی در شهر بابل: در زمان پهلوی شاهنشه ایران، کزو
شمارهٔ ۶۴ - از یک مضمون عربی: چون همه درکینه با من چرخ نیلیرنگ...
شمارهٔ ۶۵ - اشک غم: حسین دانش آن سرخیل ابرار
شمارهٔ ۶۶ - بهار و تیمورتاش: صدر اعظم حضرت تیمورتاش
شمارهٔ ۶۷ - صبر و ثبات: مرد باید که ز گشت فلک و اختر
شمارهٔ ۶۸ - به یادگار در دفتر یکی از دوستان نوشته شد: چه یادگار نوبسم من اندرین دفتر
شمارهٔ ۶۹ - مطایبه: بهر بهار بازو وکون وکفل نماند
شمارهٔ ۷۰ - این هم نماند: نماند درد و درمان هم نماند
شمارهٔ ۷۱ - به مناسبت کوتاه کردن زنان گیسوان خود را: شنیدم در امربکا گروهی
شمارهٔ ۷۲ - در هجو یکی از زنهای تهران: هر شب میان خانه افسر زن ...
شمارهٔ ۷۳ - نور مخفی: دانشوران غرب نمودند اختراع
شمارهٔ ۷۴ - خون ناحق!: باد صبا خوش است شهیدان رشت را
شمارهٔ ۷۵ - قطعه: آسمان با کسی وفا نکند
شمارهٔ ۷۶ - غول: بنگر آن غول راکز هول او
شمارهٔ ۷۷ - از ما چه میخواهند؟: به حیرتم که اجانب ز ما چه میخواه...
شمارهٔ ۷۸ - زبان سرخ: درست گوی و به هنگام گوی و نیکوگوی
شمارهٔ ۷۹: بنگر بدان درخش که با قوت شمال
شمارهٔ ۸۰ - در مرگ پروین: نهفته روی به برگ اندرون گلی محجوب
شمارهٔ ۸۱ - لطیفه: مثقلی با من ز روی طنز گفت
شمارهٔ ۸۲ - جهد و کوشش: اهتمام و شوق اگر یاور شود
شمارهٔ ۸۳ - پند پدر: آن که کمتر شنید پند پدر
شمارهٔ ۸۴ - سنبلهای هلندی: سنبل صد برگ رنگارنگ پنداری مگر
شمارهٔ ۸۵ - فیض شمال: ز البرز بزرگ در شمال ری
شمارهٔ ۸۶ - در ذم یکی ز عمال آستان قدس رضوی که بهار را در مشهد تکفیرکرده بود: ای جناب میرزا .. از بهر چه
شمارهٔ ۸۷ - جواب تبریک شوریده به فرمانفرما: قطعهٔ شعر ز شوریده شنیدم که در آن
شمارهٔ ۸۸ - تربت سیدالشهدا(ع): حبذا خاک روانبخش و زهی تربت پاک
شمارهٔ ۸۹ - تسلیت: خواجهٔ فرخ سیر محمد دانش
شمارهٔ ۹۰ - زبان مادر: والدین ار به روی فرزندان
شمارهٔ ۹۱ - ماده تاریخ بنای هنرستان دختران زردشتیان: به عهد شاه محمدرضا که بر سر او
شمارهٔ ۹۲ - بهترین دوست کتابست: رنج و زحمت طلبی، باش معاشر با خلق
شمارهٔ ۹۳: برکش مراکه گوهر شمشیر آبدار
شمارهٔ ۹۴ - در هجو «بهاء» نامی گفته شده: بشنید بها شعر دلافزای بهار
شمارهٔ ۹۵ - مشت پس از جنگ: چون خصم قوی گشت از او دست نگهدار
شمارهٔ ۹۶ - ای دختر: تکیه منمای به حسن و به جمال ای د...
شمارهٔ ۹۷ - شوخ فارسی: مژه از سر نیزهٔ فوج بهادر تیزتر
شمارهٔ ۹۸: میوه به صفاهان در و رامش به ری اندر
شمارهٔ ۹۹ - در خواب گفته است: دو علم است معلوم نزد بشر
شمارهٔ ۱۰۰ - ثروت - زن - کردار : داشت شخصی از همه عالم سه دوست
شمارهٔ ۱۰۱ - در وصف بینش نامی که مژگانی سفید و چشمانی کم دید داشت: آن چشم سفیدی که بود چشمش کور
شمارهٔ ۱۰۲: غذای میر ندیدم ولی به گاه غذا
شمارهٔ ۱۰۳ - عجب غنا - ذل نیاز: یکی نصیحت آزادگان ز جان بپذیر
شمارهٔ ۱۰۴ - حکمت: خواجه برفت و خفت به خاک وتو ز ابلهی
شمارهٔ ۱۰۵ - دل خودکامه: کاش بودم زان کسان کاندر جهان
شمارهٔ ۱۰۶ - سر و ته یک کرباس: ای بزرگان به من جواب دهید
شمارهٔ ۱۰۷ - در وقعهٔ مهاجرت آزادیخوآهان به قم و شکستن دست بهار: فعل در راستی گواهم بس
شمارهٔ ۱۰۸ - مردمان لئیم: این ناکسان که کوس بزرگی همی زنند
شمارهٔ ۱۰۹ - مطلع عزل: ای نازدانه یار سر از مهر بازکش
شمارهٔ ۱۱۰ - منت از مردمان پست مکش: ای برادر ز بهر لذت نفس
شمارهٔ ۱۱۱ - یک تشبیه جالب: بنگر به گردن کج و چشمان احولش
شمارهٔ ۱۱۲ - در ذم حاجی ارزن فروش: گو، ز من بر حاجی ارزن فروش
شمارهٔ ۱۱۳ - حالت مردم دنیا: زبن خداوندان گر یک تن بیتی گوید
شمارهٔ ۱۱۴ - دختر فقیر: دختری خرد بدیدم به گدایی مشغول
شمارهٔ ۱۱۵ - ضلال مبین: دیدم به بصره دخترکی اعجمی نسب
شمارهٔ ۱۱۶ - میرزا طاهر تنکابنی: ای دربغا میرزا طاهرکه بود
شمارهٔ ۱۱۷ - بعد از هجرت قوام السلطنه در : رفت از ایران قوام السظه زانک
شمارهٔ ۱۱۸ - قطعه در وصف وثوقالدوله: شاد باش ای وثوق دولت و دین
شمارهٔ ۱۱۹ - به قول خویش عمل کن: به هر سخن که شنیدی گمار دل زنهار
شمارهٔ ۱۲۰ - خدمت استاد: هرکه خواهدکه ادیبی کند از روی کتاب
شمارهٔ ۱۲۱ - در هجو پنیر و زیتون: حاجی قیطونی از زیتون بی معنای تو
شمارهٔ ۱۲۲ - قطعهٔ دیگر به همان مناسبت (خطاب به استاد جلال همایی): همای فضیلت همایی که او را
شمارهٔ ۱۲۳ - قطعه (خطاب به استاد جلال همایی): به گلگشت جنان گل میفرستم
شمارهٔ ۱۲۴ - گله از قوامالسلطنه: من با تو حق صحبت دیرینه داشتم
شمارهٔ ۱۲۵ - وزیر بی پول: به صاحبقرانیه جزء وزیران
شمارهٔ ۱۲۶ - نسبنامه بهار: منت خدای را که من از نسل برمکم
شمارهٔ ۱۲۷ - زرین جوشنم: این شنیدم بینشا در بزم رندان گفته...
شمارهٔ ۱۲۸: ز خوبرویان بر من همی گذشت ستم
شمارهٔ ۱۲۹ - ترجمه یکی از قطعات ژان ژاک روسو: چون سرابند سفلگان از دور
شمارهٔ ۱۳۰ - آش کشک: چندکار سخت و مشکل را برایت بشمرم
شمارهٔ ۱۳۱ - در پیشگاه آستان قدس رضوی: تبارک الله از این فرخ آستان که بود
شمارهٔ ۱۳۲ - بهشت بیاحباب - در سویس هنگام معالجه گفته است: دیدهای کس درون خلد مقیم
شمارهٔ ۱۳۳: سودهٔ سیم همی پاشد بر دشت، نسیم
شمارهٔ ۱۳۴ - عز من قنع: گفتند فروتن شو تا زر به کف آری
شمارهٔ ۱۳۵ - تسلیت به سردار معزز حکمران بجنورد هنگامی که مادر او و مهرالسلطنه همسرش در یک زمان بدرود حیات گفتند: مگِری سردار، زان که گریه و زاری
شمارهٔ ۱۳۶ - گیو تاجر: گیو تاجر نموده این اوقات
شمارهٔ ۱۳۷ - قطعهٔ الحاقی در پاسخ فانی سمنانی: فانی، کز زادن چنو سخن آرای
شمارهٔ ۱۳۸ - در سوگ پدر: دربغ و دردکه ازکید چرخ و فتنه دهر
شمارهٔ ۱۳۹ - نالهٔ ملت: هست صوتی بس مهیب و خوفناک
شمارهٔ ۱۴۰ - سیاست: چون پیشهای شدست سیاست بهملک ری
شمارهٔ ۱۴۱ - تاریخ موزه: در عهد شهنشاه جوانبخت رضا شاه
شمارهٔ ۱۴۲ - ابر و شفق: کربم و باذل ابری برآمد از بر کوه
شمارهٔ ۱۴۳ - در تحمل نکردن زور: دو رویه زبر نیش مار خفتن
شمارهٔ ۱۴۴ - وعدهٔ مادر: شنیدهام پسری را جنایتی افتاد
شمارهٔ ۱۴۵ - دین و وطن: زمانه کرد چو در بر شعار دین و وطن
شمارهٔ ۱۴۶ - دو نامهٔ منظوم (خطاب به حاجی حسین آقا ملک که از بهار کتابی خریده بود و ادای قیمت آن به درازا کشیده بود): سر حلقهٔ صاحبدلان حسین
شمارهٔ ۱۴۷ - قطعهٔ دوم (خطاب به حاجی حسین آقا ملک که از بهار کتابی خریده بود و ادای قیمت آن به درازا کشیده بود): سر دفتر آزادگان حسین
شمارهٔ ۱۴۸ - و نیز در هجو بها نامی: زین بیش بها مجوی آزردن من
شمارهٔ ۱۴۹ - مونس پدر: ای دختر خوب نازنین من
شمارهٔ ۱۵۰ - شکایت از بچهها: فکر مرا سخت مشون کند
شمارهٔ ۱۵۱ - دریغ و آه امین: دریغ و درد که در عین نیکخواهی و مهر
شمارهٔ ۱۵۲ - تاریخ تونل راه لرستان: به عهد پهلوی شاه جوانبخت
شمارهٔ ۱۵۳ - در مرثیه و تاریخ فوت ملکالشعرا صبوری: گفتم به دل چرا طربت شد بدل به غم
شمارهٔ ۱۵۴ - نی و بلوط: با نی گفتا بلوط شرمت باد
شمارهٔ ۱۵۵ - در سفر استعلاجی سوییس گفته است: تا هست همی خوریم باده
شمارهٔ ۱۵۶ - در عزل ناصرالدین میرزا و نصب کامران میرزا به ایالت خراسان: از چاه عموی شه اگر جست خراسان
شمارهٔ ۱۵۷ - خطاب به محمدعلی شاه که قشون روس را به داخلهٔ کشور دعوت کرده بود: پادشاها نصیحتم شنو
شمارهٔ ۱۵۸ - بهار در خراسان: دلم از مردم ری سخت ملول است که نیست
شمارهٔ ۱۵۹ - در تهدید و تقاضا: ای فلک رتبه شریف السلطان
شمارهٔ ۱۶۰ - در وحدت وجود: چندین هزار آینه بینی پر از نقوش
شمارهٔ ۱۶۱ - حرکت جوهری: گفت صوفی تن بود زندان جان
شمارهٔ ۱۶۲ - انسان سازی: مرا درست به یاد اندرست عهد صبی
شمارهٔ ۱۶۳ - قطعهٔ کابوسیه: عدل کن عدل که گفتند حکیمان جهان
شمارهٔ ۱۶۴ - جواب روزنامه انگلیسی شرق نزدیک: گویند مرکز وطن ما بود خراب
شمارهٔ ۱۶۵ - آسمان پیما: ویحک ای مرغ آسمان پیمای
شمارهٔ ۱۶۶ - جواب به افسر: افسرا قطعهٔ تو را خواندم
شمارهٔ ۱۶۷ - شوخی در پارلمان: دوش گفتم به دست غیب وکیل
شمارهٔ ۱۶۸ - تازی - ترک - کسروی: ای تازی! ترک معنوی از چه شدی
شمارهٔ ۱۶۹ - ترجمهٔ قطعه ای از محمد جریر طبری: گر هیچ دلم راز به یاران بگشودی
شمارهٔ ۱۷۰ - آرزوی محال: گر به آزادی زبان بودی
شمارهٔ ۱۷۱ - کار خرد و بزرگ: سینهٔ خویش کن فراخ و سترگ
شمارهٔ ۱۷۲ - به یکی از رقبای سیاسی: آقای جلیل بیجلالی و فری
شمارهٔ ۱۷۳ - سنجر و امیر معزی: شنیدهای تو که سنجر به عمد یا به ...
شمارهٔ ۱۷۴ - تاریخ لغو امتیاز دارسی: مانده بود از امتیاز دارسی
شمارهٔ ۱۷۵ - تاریخ دبیرستان فردوسی مشهد: بنام ایزد که نو شد در جهان عنوان ...
شمارهٔ ۱۷۶: خون سیاوش ریز در کف موسی
شمارهٔ ۱۷۷ - در سپاسگزاری: ابوسعید که اوراست اختر مسعود
شمارهٔ ۱۷۸ - در تقاضای دو اسب به عاریه: ای خواجه آزاده که مفتون توکشتند
شمارهٔ ۱۷۹ - در هجو کسی که بهار را حبس کرد: من و تو هر دو ای ...
شمارهٔ ۱۸۰ - شیر باش نه کژدم: تندی مکن که رشتهٔ چل ساله دوستی
شمارهٔ ۱۸۱ - در وصف محبس: سهمگین سمجی چو تاری مسکنی
شمارهٔ ۱۸۲ - تربیه طبیعی: غرٌنده و سهمناک و توفنده
شمارهٔ ۱۸۳ - جوابی به قطعه محمود فرخ: بهار قطعهٔ فرخ شنید وخرم گشت
شمارهٔ ۱۸۴: دوش آمد پی عیادت من
شمارهٔ ۱۸۵ - بهار شیروانی: به شهر شروان بُد شاعری بهار بنام
شمارهٔ ۱۸۶ - در جستجوی جوانی: سحرگه به راهی یکی پیر دیدم
شمارهٔ ۱۸۷ - بدبینی: نگرجزخوب صد درصد نبینی
شمارهٔ ۱۸۸ - لغز: آن خوبروی دلبر همچون سبیک زر
شمارهٔ ۱۸۹ - زینت مرد: زینت مرد به عقل است و هنر
شمارهٔ ۱۹۰ - نیکنامی: چون برکههای دشت عرب دان تو حال خلق