خانه
صفحهاصلی
شاعران
صائب تبریزی
دیوان اشعار
قصاید
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۱ - در وصف کعبه و تخلص به مدح امیرالمؤمنین علی (ع): ای سواد عنبرین فامت سویدای زمین
شمارهٔ ۲ - در تعمیر تربت پاک امیرالمؤمنین علی (ع) و آوردن نهری از فرات به نجف به فرمان شاه صفی: منت خدای را که به توفیق کردگار
شمارهٔ ۳ - در مدح حضرت رضا(ع): این حریم کیست کز جوش ملایک روزبار
شمارهٔ ۴ - در مدح حضرت رضا(ع): عقل ضعیف خویش نگه دار از شراب
شمارهٔ ۵ - در مدح شاه صفی: نشست گل به سریر چمن سلیمان وار
شمارهٔ ۶ - در مدح شاه صفی: ای روی چون بهشت ترا کوثر آینه
شمارهٔ ۷ - در مرثیه شاه صفی: پادشاهی و جوانی سد راه او نشد
شمارهٔ ۸ - در مدح شاه عباس دوم: ای زمان دلگشایت نوبهار روزگار
شمارهٔ ۹ - در مدح شاه عباس دوم: هزار شکر که گوهر فروز جاه و جلال
شمارهٔ ۱۰ - در مدح شاه عباس دوم و تهنیت ورود او به اصفهان: منت ایزد را که با اقبال و دولت هم...
شمارهٔ ۱۱ - در مدح شاه عباس دوم و تاریخ اتمام بنای تالار عالی قاپو: منت ایزد را که از لطف خدای مستعان
شمارهٔ ۱۲ - در فتح قندهار و مدح شاه عباس دوم: صبح ظفر ز مطلع دولت شد آشکار
شمارهٔ ۱۳ - در شکست یافتن داراشکوه از قلعه داران ایرانی قندهار: شکر کز اقبال روزافزون شاه تاجدار
شمارهٔ ۱۴ - در تهنیت ورود شاه عباس دوم به اصفهان: چه دولت بود یارب اصفهان را در کنا...
شمارهٔ ۱۵ - در صفت گرما و مدح شاه عباس دوم: بس که شد تفسیده عالم از فروغ آفتاب
شمارهٔ ۱۶ - در مدح شاه عباس دوم: زنگی شب را کند خورشید منظر ماهتاب
شمارهٔ ۱۷ - در مدح شاه عباس دوم: کرد میزان حساب آماده بهر خاکیان
شمارهٔ ۱۸ - در مدح شاه عباس دوم: سرمه چشم ملایک شد غبار اصفهان
شمارهٔ ۱۹ - در مدح شاه عباس دوم: هوا را کند پر ز اختر شکوفه
شمارهٔ ۲۰ - در مدح شاه عباس دوم: روی در برج شرف آورد دیگر آفتاب
شمارهٔ ۲۱ - در مدح حضرت سیدالشهداء (ع): خاکیان را از فلک امید آسایش خطاست
شمارهٔ ۲۲ - درتهنیت ورود شاه عباس دوم از مازندران به اصفهان: منت خدای را که سلیمان روزگار
شمارهٔ ۲۳ - در مدح شاه عباس دوم: زهی عذار تو آیینه دار حیرانی
شمارهٔ ۲۴ - در مدح شاه عباس دوم: شد از بهار دل افروز، عالم امکان
شمارهٔ ۲۵ - در تهنیت جلوس مجدد شاه صفی بر تخت با نام شاه سلیمان: دگربار از جلوس شاه دوران
شمارهٔ ۲۶ - در مدح شاه سلیمان و تاریخ بنای عمارت هشت بهشت: اصفهان شد غیرت افزای بهشت جاودان
شمارهٔ ۲۷ - در توصیف زاینده رود: چشمه حیوان ندارد آب و تاب زنده رود
شمارهٔ ۲۸ - در توصیف دومین پلی که بر زاینده رود بسته شده: شد دو بالا زین پل نوآب و تاب زنده...
شمارهٔ ۲۹ - ایضا در وصف زاینده رود: می شود جان تازه از بوی بهار زنده ...
شمارهٔ ۳۰ - در توصیف زاینده رود و پل آن: زنده رود از جلوه مستانه طوفان می ...
شمارهٔ ۳۱ - در ورود شاه عباس دوم به شهر اشرف: کرد تا پابوس اشرف کشور مازندران
شمارهٔ ۳۲ - شفای شه به دعا از خدا طلب کرده: خدایا شاه ما را صحت کامل کرامت کن
شمارهٔ ۳۳ - در موعظه و تخلص به مدح نبی اکرم (ص): تا نگردیده است خورشید قیامت آشکار
شمارهٔ ۳۴ - در افتتاح پل خواجو: اصفهان یک دل روشن ز چراغان شده است
شمارهٔ ۳۵ - در توصیف اشرف: کیمیای خوشدلی خاک دیار اشرف است
شمارهٔ ۳۶ - در توصیف صفی آباد: می می چکد از آب و هوای صفی آباد
شمارهٔ ۳۷ - در مدح نواب ظفرخان: این چنین هجران اگر دارد مرا در پی...
شمارهٔ ۳۸ - در توصیف جشن بهار و مدح نواب ظفرخان: تذرو بال فشان گردد از غبار بسنت
شمارهٔ ۳۹ - در مدح نواب ظفرخان: بحر طبعم در سخن چون گوهر افشانی کرد
شمارهٔ ۴۰ - قصیده: مردم به زرق طره دستار می روند
شمارهٔ ۴۱ - در توصیف کابل و مدح نواب ظفرخان: خوشا عشرت سرای کابل و دامان کهسارش
شمارهٔ ۴۲ - در مدح نواب ظفرخان: زهی ز نرگس خوش سرمه آهوی مشکین
شمارهٔ ۴۳ - در مدح نواب ظفرخان: زهی ز چین جبین آیه آیه سوره نور
شمارهٔ ۴۴ - در مدح نواب ظفرخان: اگر چه از نفس گرم برق سوزانم
شمارهٔ ۴۵ - در مدح نواب خواجه ابوالحسن تربتی پدر ظفرخان: اقبالمند آن که به تأیید کردگار