خانه
صفحهاصلی
شاعران
وحشی
گزیده اشعار
رباعیات
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
رباعی شمارهٔ ۱: یارب که بقای جاودانی بادا
رباعی شمارهٔ ۲: عشرت بادا صبح تو و شام ترا
رباعی شمارهٔ ۳: شد یار و به غم ساخت گرفتار مرا
رباعی شمارهٔ ۴: جان سوخت ز داغ دوری یار مرا
رباعی شمارهٔ ۵: از بهر نشیمن شه عرش جناب
رباعی شمارهٔ ۶: اندر ره انتظار چشمی که مراست
رباعی شمارهٔ ۷: آن سرو که جایش دل غم پرور ماست
رباعی شمارهٔ ۸: پیوستن دوستان به هم آسان است
رباعی شمارهٔ ۹: شاها سربخت بر در دولت تست
رباعی شمارهٔ ۱۰: اکسیر حیات جاودانم بفرست
رباعی شمارهٔ ۱۱: شوخی که خطش آیهٔ فرخ فالی است
رباعی شمارهٔ ۱۲: جز فکر جدا شدن ز دلدارم نیست
رباعی شمارهٔ ۱۳: مجنون که کمال عشق و حیرانی داشت
رباعی شمارهٔ ۱۴: شاها سر روزگار پامال تو باد
رباعی شمارهٔ ۱۵: شاها چو کمان قدر به فرمان تو باد
رباعی شمارهٔ ۱۶: صید افکنی مراد آیین تو باد
رباعی شمارهٔ ۱۷: شاها در جهان عرصهٔ در گاه تو باد
رباعی شمارهٔ ۱۸: جرم است سراپای من خاک نهاد
رباعی شمارهٔ ۱۹: کوی تو که آواره هزاری دارد
رباعی شمارهٔ ۲۰: وحشی که همیشه میل ساغر دارد
رباعی شمارهٔ ۲۱: گر کسب کمال میکنی میگذرد
رباعی شمارهٔ ۲۲: فریاد که سوز دل عیان نتوان کرد
رباعی شمارهٔ ۲۳: تیرت چو ره نشان پران گیرد
رباعی شمارهٔ ۲۴: دل زان بت پیمان گسلم میسوزد
رباعی شمارهٔ ۲۵: یارب که زمانه دلنوازت باشد
رباعی شمارهٔ ۲۶: میخواست فلک که تلخ کامم بکشد
رباعی شمارهٔ ۲۷: شاها به عداوت توکس یار نشد
رباعی شمارهٔ ۲۸: آنان که به کویی نگران میگردند
رباعی شمارهٔ ۲۹: آن زمره که از منطق ما بیخبرند
رباعی شمارهٔ ۳۰: مجنون به من بی سر و پا میماند
رباعی شمارهٔ ۳۱: ای چرخ مرا دلی ست بیداد پسند
رباعی شمارهٔ ۳۲: یا صاحب ننگ و نام میباید بود
رباعی شمارهٔ ۳۳: در کوی توام پای تمنا نرود
رباعی شمارهٔ ۳۴: تا پای کسی سلسله آرا نشود
رباعی شمارهٔ ۳۵: در صید گهت که جان طرب ساز آید
رباعی شمارهٔ ۳۶: ازدیده ز رفتن تو خون میآید
رباعی شمارهٔ ۳۷: خوش آن که ره عشق بتی پیماید
رباعی شمارهٔ ۳۸: تا شکل هلال گردد از چرخ پدید
رباعی شمارهٔ ۳۹: نوروز شد و بنفشه از خاک دمید
رباعی شمارهٔ ۴۰: آهنگ سفر میکند آن ماه عذار
رباعی شمارهٔ ۴۱: یارب که در این دایرهٔ دیر مدار
رباعی شمارهٔ ۴۲: دانی شاها که مهر فرخنده اثر
رباعی شمارهٔ ۴۳: ای صیت معالجات تو عالم گیر
رباعی شمارهٔ ۴۴: آن شمع که دوش بود تب تا سحرش
رباعی شمارهٔ ۴۵: ای منشاء دانایی و ای مایه هوش
رباعی شمارهٔ ۴۶: ای جان و تنم مطیع و شوق تو مطاع
رباعی شمارهٔ ۴۷: فن تو و سد هزار برهان کمال
رباعی شمارهٔ ۴۸: در نامه رقم ز خانهای یافتهام
رباعی شمارهٔ ۴۹: تا کار جهان به کام کس نیست مدام
رباعی شمارهٔ ۵۰: تا در ره عشق آشنای تو شدم
رباعی شمارهٔ ۵۱: امشب همه شب ز هجر نالان بودم
رباعی شمارهٔ ۵۲: از آبلهای تازه گل باغ ارم
رباعی شمارهٔ ۵۳: ای آنکه به یکرنگی تو متصفم
رباعی شمارهٔ ۵۴: تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم
رباعی شمارهٔ ۵۵: رخسار تو ای تازه گل گلشن جان
رباعی شمارهٔ ۵۶: تا بود چنین بود و چنین است جهان
رباعی شمارهٔ ۵۷: خورشید که هست شمسهٔ هفت ایوان
رباعی شمارهٔ ۵۸: در نفی رخت شمع شبی راند سخن
رباعی شمارهٔ ۵۹: ای مدت شاهی جهان مدت تو
رباعی شمارهٔ ۶۰: ای رفعت و شان فروترین پایه تو
رباعی شمارهٔ ۶۱: خوش آن که شود بساط مهجوری طی
رباعی شمارهٔ ۶۲: گر درخور مهرم احترامی بودی
رباعی شمارهٔ ۶۳: ای کاش برات من براتی بودی
رباعی شمارهٔ ۶۴: در عهد معالجات تو بیماری
رباعی شمارهٔ ۶۵: گر با تو گهی نظر کنم پنهانی
رباعی شمارهٔ ۶۶: ای درگه تو عید گه روحانی