خانه
صفحهاصلی
شاعران
خواجوی کرمانی
غزلیات
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
غزل شمارهٔ ۱ - فی التوحید: ای غره ماه از اثر صنع تو غرا
غزل شمارهٔ ۲ - فی نعمت الرسول صلی الله علیه و آله: صل علی محمد دره تاج الاصطفا
غزل شمارهٔ ۳: ای صبح صادقان رخ زیبای مصطفی
غزل شمارهٔ ۴: طوبی لک ای پیک صبا خرم رسیدی مرحبا
غزل شمارهٔ ۵: این چه خلدست که چندین همه حورست ا...
غزل شمارهٔ ۶: بگذر ای خواجه و بگذار مرا مست اینجا
غزل شمارهٔ ۷: گر راه بود بر سر کوی تو صبا را
غزل شمارهٔ ۸: چو در نظر نبود روی دوستان ما را
غزل شمارهٔ ۹: وقت صبوح شد بیار آن خورمه نقاب ار
غزل شمارهٔ ۱۰: همچو بالات بگویم سخنی راست ترا
غزل شمارهٔ ۱۱: آن نقش بین که فتنه کند نقشبند را
غزل شمارهٔ ۱۲: رام را گر برگ گل باشد نبیند ویس را
غزل شمارهٔ ۱۳: ای ماه قیچاقی شبست از سر بنه بغطا...
غزل شمارهٔ ۱۴: مگذار مطرب را دمی کز چنگ بنهد چنگ...
غزل شمارهٔ ۱۵: دست گیرید درین واقعه کافتاد مرا
غزل شمارهٔ ۱۶: یاد باد آنکه بروی تو نظر بود مرا
غزل شمارهٔ ۱۷: ساقیا وقت صبوح آمد بیار آن جام را
غزل شمارهٔ ۱۸: ای ترک آتش رخ بیار آن آب آتش فام را
غزل شمارهٔ ۱۹: مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا
غزل شمارهٔ ۲۰: میرود آب رخ از بادهٔ گلرنگ مرا
غزل شمارهٔ ۲۱: کجا خبر بود از حال ما حبیبانرا
غزل شمارهٔ ۲۲: بگوئید ای رفیقان ساربان را
غزل شمارهٔ ۲۳: آخر ای یار فراموش مکن یارانرا
غزل شمارهٔ ۲۴: ای بناوک زده چشم تو یک اندازانرا
غزل شمارهٔ ۲۵: شبی که راه هم آه آتش افشان را
غزل شمارهٔ ۲۶: اگر در جلوه میری سمند باد جولانرا
غزل شمارهٔ ۲۷: چو در گره فکنی آن کمند پر چین را
غزل شمارهٔ ۲۸: آنکه بر هر طرفی منتظرانند او را
غزل شمارهٔ ۲۹: رحم بر گدایان نیست ماه نیمروزی را
غزل شمارهٔ ۳۰: بده آن راح روان پرور ریحانی را
غزل شمارهٔ ۳۱: خرقه رهن خانهٔ خمار دارد پیر ما
غزل شمارهٔ ۳۲: آب آتش میبرد خورشید شبپوش شما
غزل شمارهٔ ۳۳: آن تن ماست یا میان شما
غزل شمارهٔ ۳۴: اگر سرم برود در سر وفای شما
غزل شمارهٔ ۳۵: آن ماه مهر پیکر نامهربان ما
غزل شمارهٔ ۳۶: مغنی وقت آن آمد که بنوازی رباب
غزل شمارهٔ ۳۷: ای دل نگفتمت که ز زلفش عنان بتاب
غزل شمارهٔ ۳۸: طلع الصبح من وراء حجاب
غزل شمارهٔ ۳۹: دیشب خبرت هست که در مجلس اصحاب
غزل شمارهٔ ۴۰: ای خط سبز تو همچون برگ نیلوفر در آب
غزل شمارهٔ ۴۱: ساقی سیمبر بیار شراب
غزل شمارهٔ ۴۲: ای جان من به یاد لبت تشنه بر شراب
غزل شمارهٔ ۴۳: هر که در عهد ازل مست شد از جام شراب
غزل شمارهٔ ۴۴: ای لب میگون تو هم شکر و هم شراب
غزل شمارهٔ ۴۵: من مستم و دل خراب جان تشنه و ساغر...
غزل شمارهٔ ۴۶: دیشب درآمد آن بت مه روی شب نقاب
غزل شمارهٔ ۴۷: ای کرده ماه را از تیره شب نقاب
غزل شمارهٔ ۴۸: برقع از رخ برفکن ای لعبت مشکین نقاب
غزل شمارهٔ ۴۹: رفت دوشم نفسی دیدهٔ گریان در خواب
غزل شمارهٔ ۵۰: ای ز چشمت رفته خواب از چشم خواب
غزل شمارهٔ ۵۱: ای چشم نیمخواب تو از من ربوده خواب
غزل شمارهٔ ۵۲: ای لب لعلت ز آب زندگانی برده آب
غزل شمارهٔ ۵۳: گوئیا عزم ندارد که شود روز امشب
غزل شمارهٔ ۵۴: چند سوزیم من و شمع شبستان همه شب
غزل شمارهٔ ۵۵: طمع مدار که دوری گزینم از رخ خوب
غزل شمارهٔ ۵۶: طره مشکین نباشد بر رخ جانان غریب
غزل شمارهٔ ۵۷: ای که از سرچشمهٔ نوشت برفت آب نبات
غزل شمارهٔ ۵۸: ای که شهد شکربن تو برد آب نبات
غزل شمارهٔ ۵۹: پیش اسبت رخ نهم ز آنرو که غم نبود...
غزل شمارهٔ ۶۰: تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت
غزل شمارهٔ ۶۱: ای درد تو درمان دل و رنج تو راحت
غزل شمارهٔ ۶۲: چو بر قمر ز شب عنبری نقاب انداخت
غزل شمارهٔ ۶۳: بسکه مرغ سحری در غم گلزار بسوخت
غزل شمارهٔ ۶۴: آه کز آهم مه و پروین بسوخت
غزل شمارهٔ ۶۵: صبح کز چشم فلک اشک ثریا میریخت
غزل شمارهٔ ۶۶: یاد باد آن روز کز لب بوی جان میآ...
غزل شمارهٔ ۶۷: از سر جان درگذر گر وصل جانان بایدت
غزل شمارهٔ ۶۸: ساقیا ساغر شراب کجاست
غزل شمارهٔ ۶۹: ای باغبان بگو که ره بوستان کجاست
غزل شمارهٔ ۷۰: منزلگه جانست که جانان من آنجاست
غزل شمارهٔ ۷۱: این باد کدامست که از کوی شما خاست
غزل شمارهٔ ۷۲: ایکه از باغ رسالت چو تو شمشاد نخاست
غزل شمارهٔ ۷۳: این بوی بهارست که از صحن چمن خاست
غزل شمارهٔ ۷۴: گر نه مرغ چمن از همنفس خویش جداست
غزل شمارهٔ ۷۵: دلبرا سنبل هندوی تو در تاب چراست
غزل شمارهٔ ۷۶: کار ما بی قد زیبات نمی آید راست
غزل شمارهٔ ۷۷: با منت کینه و با جمله صفاست
غزل شمارهٔ ۷۸: با تو نقشی که در تصور ماست
غزل شمارهٔ ۷۹: طائر طوریم و خاک آستانت طور ماست
غزل شمارهٔ ۸۰: کفر سر زلف تو ایمان ماست
غزل شمارهٔ ۸۱: عقل مرغی ز آشیانهٔ ماست
غزل شمارهٔ ۸۲: کاف و نون جزوی از اوراق کتب خانه ...
غزل شمارهٔ ۸۳: مائیم آن گدای که سلطان گدای ماست
غزل شمارهٔ ۸۴: جمشید بنده در دولتسرای ماست
غزل شمارهٔ ۸۵: رنج از کسی بریم که دردش دوای ماست
غزل شمارهٔ ۸۶: منزل پیر مغان کوی خرابات فناست
غزل شمارهٔ ۸۷: گر از جور جانان ننالی رواست
غزل شمارهٔ ۸۸: شامش از صبح فروزنده درآویخته است
غزل شمارهٔ ۸۹: شوریدهئیست زلف تو کز بند جسته است
غزل شمارهٔ ۹۰: روی زمین و خون دلم نم گرفته است
غزل شمارهٔ ۹۱: هیچ میدانی چرا اشکم ز چشم افتاده...
غزل شمارهٔ ۹۲: گرت چو مورچه گرد شکر برآمده است
غزل شمارهٔ ۹۳: چو سرچشمهٔ چشم من دیده است
غزل شمارهٔ ۹۴: مسیح روح را مریم حجابست
غزل شمارهٔ ۹۵: دلا جان در ره جانان حجابست
غزل شمارهٔ ۹۶: رخش با آب و آتش در نقابست
غزل شمارهٔ ۹۷: یاران همه مخمور و قدح پر می نابست
غزل شمارهٔ ۹۸: هنوزت نرگس اندر عین خوابست
غزل شمارهٔ ۹۹: آنزمان مهر تو میجست که پیمان می...
غزل شمارهٔ ۱۰۰: رخسار تو شمع کایناتست
غزل شمارهٔ ۱۰۱: ما هم از شب سایبان برآفتاب انداختست
غزل شمارهٔ ۱۰۲: ایکه لبت آب شکر ریختست
غزل شمارهٔ ۱۰۳: کارم از دست دل فرو بستست
غزل شمارهٔ ۱۰۴: خطی کز تیره شب برخور نوشتست
غزل شمارهٔ ۱۰۵: جان ما بر آتش و گیسوی جانان تافتست
غزل شمارهٔ ۱۰۶: ایکه زلف سیهت برگل روی آشفتست
غزل شمارهٔ ۱۰۷: جانم از غم بلب رسیدهٔ تست
غزل شمارهٔ ۱۰۸: گر حرص زیردست و طمع زیر پای تست
غزل شمارهٔ ۱۰۹: مگذر ز ما که خاطر ما در قفای تست
غزل شمارهٔ ۱۱۰: دلبرا خورشیدتابان ذرهئی از روی تست
غزل شمارهٔ ۱۱۱: پیش صاحبنظران ملک سلیمان بادست
غزل شمارهٔ ۱۱۲: جانم از بادهٔ لعل تو خراب افتادست
غزل شمارهٔ ۱۱۳: بستهٔ بند تو از هر دو جهان آزادست
غزل شمارهٔ ۱۱۴: رمضان آمد و شد کار صراحی از دست
غزل شمارهٔ ۱۱۵: بشکست دل تنگ من خسته کزین دست
غزل شمارهٔ ۱۱۶: زلال مشربم از لفظ آبدار خودست
غزل شمارهٔ ۱۱۷: چو طلعت تو مرا منتهای مقصودست
غزل شمارهٔ ۱۱۸: هر که او دیدهٔ مردم کش مستت دیدست
غزل شمارهٔ ۱۱۹: وه که از دست سر زلف سیاهت چه کشیدست
غزل شمارهٔ ۱۲۰: چو از برگ گلش سنبل دمیدست
غزل شمارهٔ ۱۲۱: گرهٔ زلف بهم بر زده کاین مشک تتارست
غزل شمارهٔ ۱۲۲: شعاع چشمهٔ مهر از فروغ رخسارست
غزل شمارهٔ ۱۲۳: به بوستان جمالت بهار بسیارست
غزل شمارهٔ ۱۲۴: نعلم نگر نهاده برآتش که عنبرست
غزل شمارهٔ ۱۲۵: سحر بگوش صبوحی کشان بادهپرست
غزل شمارهٔ ۱۲۶: ای لبت بادهفروش و دل من بادهپرست
غزل شمارهٔ ۱۲۷: ای لبت میگون و جانم می پرست
غزل شمارهٔ ۱۲۸: گفتمش روی تو صد ره ز قمر خوبترست
غزل شمارهٔ ۱۲۹: لب شیرین تو هر دم شکر انگیزترست
غزل شمارهٔ ۱۳۰: بیمار چشم مست تو رنجور خوشترست
غزل شمارهٔ ۱۳۱: در خنده آن عقیق شکرریز خوشترست
غزل شمارهٔ ۱۳۲: زاهد مغرور اگر در کعبه باشد فاجرست
غزل شمارهٔ ۱۳۳: فروغ عارض او یا سپیده سحرست
غزل شمارهٔ ۱۳۴: این همه مستی ما مستی مستی دگرست
غزل شمارهٔ ۱۳۵: جان هر زنده دلی زنده بجانی دگرست
غزل شمارهٔ ۱۳۶: بوستان طلعتش را نوبهاری دیگرست
غزل شمارهٔ ۱۳۷: آن نه رویست مگر فتنهٔ دور قمرست
غزل شمارهٔ ۱۳۸: ز آتشکده و کعبه غرض سوز ونیازست
غزل شمارهٔ ۱۳۹: از لعل آبدار تو نعلم برآتشست
غزل شمارهٔ ۱۴۰: ترا که نرگس مخمور و زلف مهپوشست
غزل شمارهٔ ۱۴۱: باغ و صحرا با سهی سروان نسرین برخ...
غزل شمارهٔ ۱۴۲: شکنج زلف سیاه تو بر سمن چو خوشست
غزل شمارهٔ ۱۴۳: در شب زلف تو مهتابی خوشست
غزل شمارهٔ ۱۴۴: رخ دلفروز تو ماهی خوشست
غزل شمارهٔ ۱۴۵: بوقت صبح چو آن سرو سیمتن بنشست
غزل شمارهٔ ۱۴۶: بیش ازین بی همدمی در خانه نتوانم ...
غزل شمارهٔ ۱۴۷: خطر بادیهٔ عشق تو بیش از پیشست
غزل شمارهٔ ۱۴۸: بهار روی تو بازار مشتری بشکست
غزل شمارهٔ ۱۴۹: ای بر عذار مهوشت آن زلف پرشکست
غزل شمارهٔ ۱۵۰: ترا با ما اگر صلحست جنگست
غزل شمارهٔ ۱۵۱: ابروی تو طاقست که پیوسته هلالست
غزل شمارهٔ ۱۵۲: رخت خورشید را یات جمالست
غزل شمارهٔ ۱۵۳: حسن تو نهایت جمالست
غزل شمارهٔ ۱۵۴: خطت که کتابهٔ جمالست
غزل شمارهٔ ۱۵۵: هرکه مجنون نیست از احوال لیلی غاف...
غزل شمارهٔ ۱۵۶: این چنین صورت گر از آب و گلست
غزل شمارهٔ ۱۵۷: ای من ز دو چشم نیم مستت مست
غزل شمارهٔ ۱۵۸: ترا که موی میان هم وجود و هم عدمست
غزل شمارهٔ ۱۵۹: دوش پیری ز خرابات برون آمد مست
غزل شمارهٔ ۱۶۰: سحرگه ماه عقرب زلف من مست
غزل شمارهٔ ۱۶۱: دیشب درآمد از درم آنماه چهره مست
غزل شمارهٔ ۱۶۲: اگر چه بلبل طبعم هزار دستانست
غزل شمارهٔ ۱۶۳: نظری کن اگرت خاطر درویشانست
غزل شمارهٔ ۱۶۴: آن جوهر جانست که در گوهر کانست
غزل شمارهٔ ۱۶۵: دلم با مردم چشمت چنانست
غزل شمارهٔ ۱۶۶: مرا یاقوت او قوت روانست
غزل شمارهٔ ۱۶۷: یاقوت روان بخش تو تا قوت روانست
غزل شمارهٔ ۱۶۸: گفتم که چرا صورتت از دیده نهانست
غزل شمارهٔ ۱۶۹: روز رخسار تو ماهی روشنست
غزل شمارهٔ ۱۷۰: بوقت صبح می روشن آفتاب منست
غزل شمارهٔ ۱۷۱: سحاب سیل فشان چشم رودبار منست
غزل شمارهٔ ۱۷۲: گل بستان خرد لفظ دلارای منست
غزل شمارهٔ ۱۷۳: زلف لیلی صفتت دام دل مجنونست
غزل شمارهٔ ۱۷۴: آن ترک پریچهره مگر لعبت چینست
غزل شمارهٔ ۱۷۵: آن حور ماه چهره که رضوان غلام اوست
غزل شمارهٔ ۱۷۶: گر سردر آورد سرم آنجا که پای اوست
غزل شمارهٔ ۱۷۷: من بقول دشمنان هرگز نگیرم ترک دوست
غزل شمارهٔ ۱۷۸: عنبرست آن دام دل یا زلف عنبرسای د...
غزل شمارهٔ ۱۷۹: ای فدای قامتت هر سرو بستانی که هست
غزل شمارهٔ ۱۸۰: ایکه از دفتر حسنت مه تابان بابیست
غزل شمارهٔ ۱۸۱: از روضهٔ نعیم جمالش روایتیست
غزل شمارهٔ ۱۸۲: ای پیک صبا حال پری چهرهٔ ما چیست
غزل شمارهٔ ۱۸۳: ز زلفش نافهٔ تاتار تاریست
غزل شمارهٔ ۱۸۴: برسر کوی عشق بازاریست
غزل شمارهٔ ۱۸۵: ترا که طرهٔ مشکین و خط زنگاریست
غزل شمارهٔ ۱۸۶: جان من جان مرا چون ضرر از بیماریست
غزل شمارهٔ ۱۸۷: نفسی همدم ما باش که عالم نفسیست
غزل شمارهٔ ۱۸۸: غرهٔ ما جز آن عارض شهرآرا نیست
غزل شمارهٔ ۱۸۹: نشان بی نشانان بی نشانیست
غزل شمارهٔ ۱۹۰: بتی که طره او مجمع پریشانیست
غزل شمارهٔ ۱۹۱: زلف هندوی تو در تابست و ما را تاب...
غزل شمارهٔ ۱۹۲: بدایت غم عشاق را نهایت نیست
غزل شمارهٔ ۱۹۳: هیچ روئی نیست کز چرخ سیه رو زرد ن...
غزل شمارهٔ ۱۹۴: کو دل که او بدام غمت پای بند نیست
غزل شمارهٔ ۱۹۵: هیچکس نیست که منظور مرا ناظر نیست
غزل شمارهٔ ۱۹۶: عشق سلطانیست کو را حاجت دستور نیست
غزل شمارهٔ ۱۹۷: اینجا نماز زندهدلان جز نیاز نیست
غزل شمارهٔ ۱۹۸: مرغ جانرا هر دو عالم آشیانی بیش ن...
غزل شمارهٔ ۱۹۹: روضهٔ خلد برین بستانسرائی بیش نیست
غزل شمارهٔ ۲۰۰: حذر کن ز یاری که یاریش نیست
غزل شمارهٔ ۲۰۱: ورطهٔ پر خطر عشق ترا ساحل نیست
غزل شمارهٔ ۲۰۲: آن نگینی که منش میطلبم با جم نیست
غزل شمارهٔ ۲۰۳: اگر ترا غم امثال ما بود غم نیست
غزل شمارهٔ ۲۰۴: اهل دل را از لب شیرین جانان چاره ...
غزل شمارهٔ ۲۰۵: کدام دل که گرفتار و پای بند تو نیست
غزل شمارهٔ ۲۰۶: در سر زلف سیاه تو چه سوداست که نیست
غزل شمارهٔ ۲۰۷: شمع ما مامول هر پروانه نیست
غزل شمارهٔ ۲۰۸: شمع ما شمعیست کو منظور هر پروانه ...
غزل شمارهٔ ۲۰۹: گرچه کاری چو عشقبازی نیست
غزل شمارهٔ ۲۱۰: مشنو که مرا با لب لعلت هوسی نیست
غزل شمارهٔ ۲۱۱: هیچ دل نیست که میلش بدلارائی نیست
غزل شمارهٔ ۲۱۲: بر سر کوی خرابات محبت کوئیست
غزل شمارهٔ ۲۱۳: دیشب دلم ز ملک دو عالم خبر نداشت
غزل شمارهٔ ۲۱۴: کاروان خیمه به صحرا زد و محمل بگذشت
غزل شمارهٔ ۲۱۵: ای قمر تابی از بناگوشت
غزل شمارهٔ ۲۱۶: لعل شیرین تو وصفش بر شکر باید نوشت
غزل شمارهٔ ۲۱۷: منزل ار یار قرینست چه دوزخ چه بهشت
غزل شمارهٔ ۲۱۸: ز کفر زلفت ایمان میتوان یافت
غزل شمارهٔ ۲۱۹: هیچ داری خبر ای یار که آن یار برفت
غزل شمارهٔ ۲۲۰: ترک من ترک من بی سر و پا کرد و برفت
غزل شمارهٔ ۲۲۱: ابر نیسان باغ را در لؤلؤی لالا گرفت
غزل شمارهٔ ۲۲۲: سنبلش برگ ارغوان بگرفت
غزل شمارهٔ ۲۲۳: بر مه از سنبل پر چین تو پر چین بگ...
غزل شمارهٔ ۲۲۴: چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت
غزل شمارهٔ ۲۲۵: سپیده دم که جهان بوی نوبهار گرفت
غزل شمارهٔ ۲۲۶: دردا که یار در غم و دردم بماند و ...
غزل شمارهٔ ۲۲۷: نوبت زدند و مرغ سحر بانگ صبح گفت
غزل شمارهٔ ۲۲۸: ای جان جهان جان وجهان برخی جانت
غزل شمارهٔ ۲۲۹: بحز از کمر ندیدم سر موئی از میانت
غزل شمارهٔ ۲۳۰: ز عشق غمزه و ابروی آن صنم پیوست
غزل شمارهٔ ۲۳۱: خنک آن باد که باشد گذرش بر کویت
غزل شمارهٔ ۲۳۲: برون ز جام دمادم مجوی این دم هیچ
غزل شمارهٔ ۲۳۳: میانش موئی و شیرین دهان هیچ
غزل شمارهٔ ۲۳۴: بنوش لعل مذاب از زمردین اقداح
غزل شمارهٔ ۲۳۵: حیات بخش بود باده خاصه وقت صبوح
غزل شمارهٔ ۲۳۶: ببوی زلف تو دادم دل شکسته بباد
غزل شمارهٔ ۲۳۷: یاد باد آنکو مرا هرگز نگوید یاد باد
غزل شمارهٔ ۲۳۸: پیه سوز چشم من سرشمع ایوان تو باد
غزل شمارهٔ ۲۳۹: نسیم باد صبا جان من فدای تو باد
غزل شمارهٔ ۲۴۰: تا دلم در خم آن زلف سمنسا افتاد
غزل شمارهٔ ۲۴۱: چوعکس روی تو در ساغر شراب افتاد
غزل شمارهٔ ۲۴۲: دلبرم را پر طوطی بر شکر خواهد فتاد
غزل شمارهٔ ۲۴۳: گهی که شرح فراقت کنم بدیده سواد
غزل شمارهٔ ۲۴۴: چون سنبل تو سلسله بر ارغوان نهاد
غزل شمارهٔ ۲۴۵: بدان ورق که صبا در کف شکوفه نهاد
غزل شمارهٔ ۲۴۶: یاد باد آنکه نیاورد ز من روزی یاد
غزل شمارهٔ ۲۴۷: دل من زحمت جان برنتابد
غزل شمارهٔ ۲۴۸: هندوئی را باغبان سوی گلستان میفر...
غزل شمارهٔ ۲۴۹: چون مرا دیده بر آن آتش رخسار افتد
غزل شمارهٔ ۲۵۰: از باد صبا در سر زلفش چو خم افتد
غزل شمارهٔ ۲۵۱: چون طره عنبر شکنش در شکن افتد
غزل شمارهٔ ۲۵۲: هر کرا یار یار میافتد
غزل شمارهٔ ۲۵۳: مه چنین دلستان نمیافتد
غزل شمارهٔ ۲۵۴: لطافت دهنش در بیان نمیگنجد
غزل شمارهٔ ۲۵۵: اگر آن ماه مهربان گردد
غزل شمارهٔ ۲۵۶: ز جام عشق تو عقلم خراب میگردد
غزل شمارهٔ ۲۵۷: چه بادست اینکه میآید که بوی یار ...
غزل شمارهٔ ۲۵۸: در راه قربت ما رهبان چه کار دارد
غزل شمارهٔ ۲۵۹: با درد دردنوشان درمان چه کار دارد
غزل شمارهٔ ۲۶۰: درد محبت درمان ندارد
غزل شمارهٔ ۲۶۱: کسی کو دل بر جانان ندارد
غزل شمارهٔ ۲۶۲: آن پریچهره که جور و ستم آئین دارد
غزل شمارهٔ ۲۶۳: هر کو بصری دارد با او نظری دارد
غزل شمارهٔ ۲۶۴: دل من باز هوای سر کوئی دارد
غزل شمارهٔ ۲۶۵: کدام یار که ما را پیام یار آرد
غزل شمارهٔ ۲۶۶: چون صبا نکهت آن زلف پریشان آرد
غزل شمارهٔ ۲۶۷: خدنگ غمزهٔ جادو چو در کمان آرد
غزل شمارهٔ ۲۶۸: نقاش که او صورت ارژنگ نگارد
غزل شمارهٔ ۲۶۹: کاروان ختنی مشک ختا میآرد
غزل شمارهٔ ۲۷۰: دل من جان ز غم عشق تو آسان نبرد
غزل شمارهٔ ۲۷۱: قصه غصه فرهاد بشیرین که برد
غزل شمارهٔ ۲۷۲: پیغام بلبلان بگلستان که میبرد
غزل شمارهٔ ۲۷۳: توئی که لعل تو دست از عقیق کانی برد
غزل شمارهٔ ۲۷۴: سپیدهدم که صبا دامن سمن بدرد
غزل شمارهٔ ۲۷۵: تاجداری کند آنکس که ز سردر گذرد
غزل شمارهٔ ۲۷۶: خنک آن باد که برخاک خراسان گذرد
غزل شمارهٔ ۲۷۷: ترک من ترک من گرفت و خطا کرد
غزل شمارهٔ ۲۷۸: چو شام شد بشبستان باید کرد
غزل شمارهٔ ۲۷۹: به دشمنان گله از دوستان نشاید کرد
غزل شمارهٔ ۲۸۰: ماه من دوش سر از جیب ملاحت برکرد
غزل شمارهٔ ۲۸۱: جان توجه بروی مهوش کرد
غزل شمارهٔ ۲۸۲: باز عزم شراب خواهم کرد
غزل شمارهٔ ۲۸۳: مه را اگر از مشک ز ره پوش توان کرد
غزل شمارهٔ ۲۸۴: بی لاله رخان روی بصحرا نتوان کرد
غزل شمارهٔ ۲۸۵: پشت بر یار گمان ابرو ما نتوان کرد
غزل شمارهٔ ۲۸۶: بر سر کوی تو اندیشهٔ جان نتوان کرد
غزل شمارهٔ ۲۸۷: هر کو چو شمع ز آتش دل تاج سر نکرد
غزل شمارهٔ ۲۸۸: سپیدهدم که صبا بر چمن گذر میکرد
غزل شمارهٔ ۲۸۹: طوطی از پستهٔ تنگ تو شکر گرد آورد
غزل شمارهٔ ۲۹۰: سوز غم تو آتشم از جان بر آورد
غزل شمارهٔ ۲۹۱: من خاک آن بادم که او بوی دلارام آ...
غزل شمارهٔ ۲۹۲: گل نهالی به بوستان آورد
غزل شمارهٔ ۲۹۳: کس نیست که دست من غمخوار بگیرد
غزل شمارهٔ ۲۹۴: چون خط تو گرد رخ گلرنگ بگیرد
غزل شمارهٔ ۲۹۵: دلم دیده از دوستان برنگیرد
غزل شمارهٔ ۲۹۶: دلم که حلقهٔ گیسوی یار میگیرد
غزل شمارهٔ ۲۹۷: طوطی چو سخن گوئی پیش شکرت میرد
غزل شمارهٔ ۲۹۸: مرغ در راه او پر اندازد
غزل شمارهٔ ۲۹۹: چون طوطی خط تو پر بر شکر اندازد
غزل شمارهٔ ۳۰۰: تا برآید نفس از عشق دمی باید زد
غزل شمارهٔ ۳۰۱: وصل آن ترک ختا ملکت خاقان ارزد
غزل شمارهٔ ۳۰۲: صحبت جان جهان جان و جهان میارزد
غزل شمارهٔ ۳۰۳: حدیث آرزومندی جوابی هم نمیارزد
غزل شمارهٔ ۳۰۴: بهار دهر بباد خزان نمیارزد
غزل شمارهٔ ۳۰۵: همه گنج جهان ماری نیرزد
غزل شمارهٔ ۳۰۶: دلا سود عالم زیانی نیرزد
غزل شمارهٔ ۳۰۷: چو ترک مهوشم از خواب مست برخیزد
غزل شمارهٔ ۳۰۸: آن فتنه چو برخیزد صد فتنه برانگیزد
غزل شمارهٔ ۳۰۹: آنکو به شکر ریزی شور از شکر انگیزد
غزل شمارهٔ ۳۱۰: کسی کزان سر زلف دو تا نمیترسد
غزل شمارهٔ ۳۱۱: دلم از دست بشد تا بسر او چه رسد
غزل شمارهٔ ۳۱۲: این ترک زنگاری کمان از خیل خاقان ...
غزل شمارهٔ ۳۱۳: خطی که بر سمن آن گلعذار بنویسد
غزل شمارهٔ ۳۱۴: گر سر صحبت این بی سر و پایت باشد
غزل شمارهٔ ۳۱۵: درد غم عشق را طبیب نباشد
غزل شمارهٔ ۳۱۶: شام شکستگان را هرگز سحر نباشد
غزل شمارهٔ ۳۱۷: روی نکو بی وجود ناز نباشد
غزل شمارهٔ ۳۱۸: مردان این قدم را باید که سر نباشد
غزل شمارهٔ ۳۱۹: کی طرف گلستان چو سر کوی تو باشد
غزل شمارهٔ ۳۲۰: ز حال بیخبرانت خبر نمیباشد
غزل شمارهٔ ۳۲۱: تا چین آن دو زلف سمنسا پدید شد
غزل شمارهٔ ۳۲۲: مرا ای بخت یاری کن چو یار از دست ...
غزل شمارهٔ ۳۲۳: دامن گل نبرد هر که ز خار اندیشد
غزل شمارهٔ ۳۲۴: هر که او را قدمی هست ز سر نندیشد
غزل شمارهٔ ۳۲۵: اسیر قید محبت ز جان نیندیشد
غزل شمارهٔ ۳۲۶: گر دلم روز وداع از پی محمل میشد
غزل شمارهٔ ۳۲۷: ایکه از شرمت خوی از رخسارهٔ خور م...
غزل شمارهٔ ۳۲۸: یارش نتوان گفت که از یار بنالد
غزل شمارهٔ ۳۲۹: نی ز دود دل پرآتش ما مینالد
غزل شمارهٔ ۳۳۰: لب چو بگشود ز تنگ شکرم یاد آمد
غزل شمارهٔ ۳۳۱: ماه فرو رفت و آفتاب برآمد
غزل شمارهٔ ۳۳۲: خسرو انجم بگه بام برآمد
غزل شمارهٔ ۳۳۳: وقت صبوح آن زمان که ماه برآمد
غزل شمارهٔ ۳۳۴: از صومعه پیری بخرابات درآمد
غزل شمارهٔ ۳۳۵: شکر تنگ تو تنگ شکر آمد
غزل شمارهٔ ۳۳۶: مراد بین که به پیش مرید باز آمد
غزل شمارهٔ ۳۳۷: یار ثابت قدم اینک ز سفر باز آمد
غزل شمارهٔ ۳۳۸: بنگر ای شمع که پروانه دگر باز آمد
غزل شمارهٔ ۳۳۹: عید آمد و آنماه دلافروز نیامد
غزل شمارهٔ ۳۴۰: سریست مرا با تو که اغیار نداند
غزل شمارهٔ ۳۴۱: کس حال من سوخته جز شمع نداند
غزل شمارهٔ ۳۴۲: عجب دارم گر او حالم نداند
غزل شمارهٔ ۳۴۳: حدیث جان بجز جانان نداند
غزل شمارهٔ ۳۴۴: که میرود که پیامم به شهریار رساند
غزل شمارهٔ ۳۴۵: درد من دلخسته بدرمان که رساند
غزل شمارهٔ ۳۴۶: گویند که صبرآتش عشقت بنشاند
غزل شمارهٔ ۳۴۷: ماجرائی که دل سوخته میپوشاند
غزل شمارهٔ ۳۴۸: دل بدست یار و غم در دل بماند
غزل شمارهٔ ۳۴۹: ما برکنار و با تو کمر در میان بماند
غزل شمارهٔ ۳۵۰: حدیث عشق ز ما یادگار خواهد ماند
غزل شمارهٔ ۳۵۱: هر که را سکه درستست بزر باز نماند
غزل شمارهٔ ۳۵۲: گل اندامی که گلگون میدواند
غزل شمارهٔ ۳۵۳: اگر ز پیش برانی مرا که برخواند
غزل شمارهٔ ۳۵۴: آن خط شب مثال که بر خور نوشتهاند
غزل شمارهٔ ۳۵۵: رنج ما بردیم و گنج ارباب دولت برد...
غزل شمارهٔ ۳۵۶: خورشید را ز مشک زره پوش کردهاند
غزل شمارهٔ ۳۵۷: شام خون آشام گیسو را اگر چین کرده...
غزل شمارهٔ ۳۵۸: زندهاند آنها که پیش چشم خوبان مر...
غزل شمارهٔ ۳۵۹: خورشید را به سایهٔ شب در نشاندهاند
غزل شمارهٔ ۳۶۰: این دلبران که پرده برخ در کشیدهاند
غزل شمارهٔ ۳۶۱: زهی زلفت گرهگیری پر از بند
غزل شمارهٔ ۳۶۲: ای ساربان به قتل ضعیفان کمر مبند
غزل شمارهٔ ۳۶۳: عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند
غزل شمارهٔ ۳۶۴: همرهان رفتند و ما را در سفر بگذاش...
غزل شمارهٔ ۳۶۵: دل مجروح مرا آگهی از جان دادند
غزل شمارهٔ ۳۶۶: دوش چون در شکن طرهٔ شب چین دادند
غزل شمارهٔ ۳۶۷: این چه نامهست که از کشور یار آور...
غزل شمارهٔ ۳۶۸: خیمهٔ نوروز بر صحرا زدند
غزل شمارهٔ ۳۶۹: ز چشم مست تو آنها که آگهی دارند
غزل شمارهٔ ۳۷۰: ساقیان آبم بجام لعل شکر خا برند
غزل شمارهٔ ۳۷۱: مرغان این چمن همه بی بال و بی پرند
غزل شمارهٔ ۳۷۲: چون ترک من سپاه حبش برختن زند
غزل شمارهٔ ۳۷۳: هم عفی الله نی که ما را مرحبائی م...
غزل شمارهٔ ۳۷۴: تا درد نیابند دوا را نشناسند
غزل شمارهٔ ۳۷۵: ساقیا می زین فزونتر کن که میخوار...
غزل شمارهٔ ۳۷۶: چون خط سبز تو بر آفتاب بنویسند
غزل شمارهٔ ۳۷۷: هر نسخه که در وصف خط یار نویسند
غزل شمارهٔ ۳۷۸: میکشندم بخرابات و در آن میکوشند
غزل شمارهٔ ۳۷۹: در آن مجلس که جام عشق نوشند
غزل شمارهٔ ۳۸۰: کسی که پشت بر آن روی چون نگار کند
غزل شمارهٔ ۳۸۱: نور رویت تاب در شمع شبستان افکند
غزل شمارهٔ ۳۸۲: ترکم از غمزه چو ناوک بکمان در فکند
غزل شمارهٔ ۳۸۳: آنکه هرگز نظری با من شیدا نکند
غزل شمارهٔ ۳۸۴: هیچکس نیست که وصل تو تمنا نکند
غزل شمارهٔ ۳۸۵: جان وطن بر در جانان چه کند گر نکند
غزل شمارهٔ ۳۸۶: گمان مبر که دلم میل دوستان نکند
غزل شمارهٔ ۳۸۷: سنبلش غارت ایمان نکند چون نکند
غزل شمارهٔ ۳۸۸: چنانکه صید دل آن چشم آهوانه کند
غزل شمارهٔ ۳۸۹: چون سایبان آفتاب از مشک تاتاری کند
غزل شمارهٔ ۳۹۰: ماه من مشک سیه در دامن گل میکند
غزل شمارهٔ ۳۹۱: گمان مبر که در آفاق اهل حسن کمند
غزل شمارهٔ ۳۹۲: سوی دیرم نگذارند که غیرم دانند
غزل شمارهٔ ۳۹۳: طرههای تو کمند افکن طرارانند
غزل شمارهٔ ۳۹۴: مستم آنجا مبر ای یار که سرمستانند
غزل شمارهٔ ۳۹۵: چه کسانند که در قصد دل ریش کسانند
غزل شمارهٔ ۳۹۶: صوفی اگرش بادهٔ صافی نچشانند
غزل شمارهٔ ۳۹۷: چو مطربان سحر چنگ در رباب زنند
غزل شمارهٔ ۳۹۸: ساقیان چون دم از شراب زنند
غزل شمارهٔ ۳۹۹: چو مطربان سحر آهنگ زیر و بام کنند
غزل شمارهٔ ۴۰۰: پای کوبان در سراندازی چو سربازی ک...
غزل شمارهٔ ۴۰۱: پری رخان که برخ رشک لعبت چینند
غزل شمارهٔ ۴۰۲: اهل دل پیش تو مردن ز خدا میخواهند
غزل شمارهٔ ۴۰۳: عاقلان کی دل بدست زلف دلداران دهند
غزل شمارهٔ ۴۰۴: اهل تحقیق چو در کوی خرابات آیند
غزل شمارهٔ ۴۰۵: بنشین تا نفسی آتش ما بنشیند
غزل شمارهٔ ۴۰۶: تنم تنها نمیخواهد که در کاشانه ب...
غزل شمارهٔ ۴۰۷: به آب گل رخ آن گلعذار میشویند
غزل شمارهٔ ۴۰۸: دیگرانرا عیش و شادی گر چه در صحرا...
غزل شمارهٔ ۴۰۹: آن رفت که میل دل من سوی شما بود
غزل شمارهٔ ۴۱۰: گردون کنایتی ز سر بام ما بود
غزل شمارهٔ ۴۱۱: یاد باد آن شب که دلبر مست و دل در...
غزل شمارهٔ ۴۱۲: مرا ز مهر رخت کی ملال خواهد بود
غزل شمارهٔ ۴۱۳: اگر دو چشم تو مست مدام خواهد بود
غزل شمارهٔ ۴۱۴: تا ترا برگ ما نخواهد بود
غزل شمارهٔ ۴۱۵: ترک من گوئی که بازش خاطر نخجیر بود
غزل شمارهٔ ۴۱۶: دوشم بشمع روی چو ماهت نیاز بود
غزل شمارهٔ ۴۱۷: یاد باد آن شب که در مجلس خروش چنگ...
غزل شمارهٔ ۴۱۸: دوشم وطن بجز در دیر مغان نبود
غزل شمارهٔ ۴۱۹: بی گلبن وصلت بگلستان نتوان بود
غزل شمارهٔ ۴۲۰: دیشب همه منزل من کوی مغان بود
غزل شمارهٔ ۴۲۱: بی رخ حور بجنت نفسی نتوان بود
غزل شمارهٔ ۴۲۲: آن زمان کز من دلسوخته آثار نبود
غزل شمارهٔ ۴۲۳: آندم که نه شمع و نه لگن بود
غزل شمارهٔ ۴۲۴: وفات به بود آنرا که در وفای تو نبود
غزل شمارهٔ ۴۲۵: مشنو که چراغ دل من روی تو نبود
غزل شمارهٔ ۴۲۶: دوش کز طوفان اشکم آب دریا رفته بود
غزل شمارهٔ ۴۲۷: شبی با یار در خلوت مرا عیشی نهانی...
غزل شمارهٔ ۴۲۸: مرا وقتی نگاری خرگهی بود
غزل شمارهٔ ۴۲۹: راستی را در سپاهان خوش بود آواز رود
غزل شمارهٔ ۴۳۰: نقش رویت بچه رو از دل پر خون برود
غزل شمارهٔ ۴۳۱: ترک تیرانداز من کز پیش لشکر میرود
غزل شمارهٔ ۴۳۲: تشنهٔ غنچه سیراب ترا آب چه سود
غزل شمارهٔ ۴۳۳: باش تا روی تو خورشید جهانتاب شود
غزل شمارهٔ ۴۳۴: ایکه هر دم عنبرت بر نسترن چنبر شود
غزل شمارهٔ ۴۳۵: هر کو نظر کند بتو صاحبنظر شود
غزل شمارهٔ ۴۳۶: بیا که بی سر زلفت مرا بسر نشود
غزل شمارهٔ ۴۳۷: گر مرا بخت درین واقعه یاور نشود
غزل شمارهٔ ۴۳۸: گرمی خسرو و شیرین بشکر کم نشود
غزل شمارهٔ ۴۳۹: عجب از قافله دارم که بدر مینشود
غزل شمارهٔ ۴۴۰: زهی لعل تو در درج منضود
غزل شمارهٔ ۴۴۱: مهرهٔ مهر چو از حقه مینا بنمود
غزل شمارهٔ ۴۴۲: چشمت دل پر ز تاب خواهد
غزل شمارهٔ ۴۴۳: دلم بی وصل جانان جان نخواهد
غزل شمارهٔ ۴۴۴: جان بر افشان اگرت صحبت جانان باید
غزل شمارهٔ ۴۴۵: هرکه با نرگس سرمست تو در کار آید
غزل شمارهٔ ۴۴۶: سحر چو بوی گل از طرف مرغزار برآید
غزل شمارهٔ ۴۴۷: پیداست که از دود دم ما چه برآید
غزل شمارهٔ ۴۴۸: بسالی کی چنان ماهی برآید
غزل شمارهٔ ۴۴۹: گوئی بت من چون ز شبستان بدر آید
غزل شمارهٔ ۴۵۰: به خشم رفتهٔ ما گر به صلح باز آید
غزل شمارهٔ ۴۵۱: بلبل دلشده از گل به چه رو باز آید
غزل شمارهٔ ۴۵۲: عشقست که چون پرده ز رخ باز گشاید
غزل شمارهٔ ۴۵۳: چون برقع شبرنگ ز عارض بگشاید
غزل شمارهٔ ۴۵۴: نسیم باد صبا چون ز بوستان آید
غزل شمارهٔ ۴۵۵: یا رب این هدهد میمون ز کجا میآید
غزل شمارهٔ ۴۵۶: گلی به رنگ تو از غنچه بر نمیآید
غزل شمارهٔ ۴۵۷: این چه بادست که از سوی چمن میآید
غزل شمارهٔ ۴۵۸: کدام دل که ز دوری به جان نمیآید
غزل شمارهٔ ۴۵۹: مرا دلیست که تا جان برون نمیآید
غزل شمارهٔ ۴۶۰: نالهئی کان ز دل چنگ برون میآید
غزل شمارهٔ ۴۶۱: کسی را از تو کامی برنیاید
غزل شمارهٔ ۴۶۲: مهی چون او به ماهی برنیاید
غزل شمارهٔ ۴۶۳: در پای تو هرکس که سر انداز نیاید
غزل شمارهٔ ۴۶۴: جز ناله کسی مونس و دمساز نیاید
غزل شمارهٔ ۴۶۵: به مهر روی تو در آفتاب نتوان دید
غزل شمارهٔ ۴۶۶: وهم بسی رفت و مکانش ندید
غزل شمارهٔ ۴۶۷: صبح چون گلشن جمال تو دید
غزل شمارهٔ ۴۶۸: جادوئی چون نرگس مستت به بیماری که...
غزل شمارهٔ ۴۶۹: مستم ز در خانهٔ خمار برآرید
غزل شمارهٔ ۴۷۰: سبزه پیرامن سرچشمهٔ نوشش نگرید
غزل شمارهٔ ۴۷۱: آخر از سوز دل شبهای من یاد آورید
غزل شمارهٔ ۴۷۲: دوش چون موکب سلطان خیالش برسید
غزل شمارهٔ ۴۷۳: حدیث شمع از پروانه پرسید
غزل شمارهٔ ۴۷۴: سخن یار ز اغیار بباید پوشید
غزل شمارهٔ ۴۷۵: همچو شمعم بشبستان حرم یاد کنید
غزل شمارهٔ ۴۷۶: آن شکر لب که نباتش ز شکر میروید
غزل شمارهٔ ۴۷۷: کیست که با من حدیث یار بگوید
غزل شمارهٔ ۴۷۸: ز شهریار که آید که حال یار بگوید
غزل شمارهٔ ۴۷۹: مرغ جم باز حدیثی ز سبا میگوید
غزل شمارهٔ ۴۸۰: دست گیرید و بدستم می گلفام دهید
غزل شمارهٔ ۴۸۱: ای پرده سرایان که درین پرده سرائید
غزل شمارهٔ ۴۸۲: خدا را از سر زاری بگوئید
غزل شمارهٔ ۴۸۳: ای پیر مغان شربتم از درد مغان آر
غزل شمارهٔ ۴۸۴: زهی تاری ز زلفت مشگ تاتار
غزل شمارهٔ ۴۸۵: مسیح وقتی ازین خسته دم دریغ مدار
غزل شمارهٔ ۴۸۶: ایا صبا گرت افتد بکوی دوست گذار
غزل شمارهٔ ۴۸۷: برو ای خواجه و شه را بگدا باز گذار
غزل شمارهٔ ۴۸۸: طره بفشان و مرا بیش پریشان مگذار
غزل شمارهٔ ۴۸۹: بجز نسیم که یابد نصیبی از گلزار
غزل شمارهٔ ۴۹۰: چو هست قرب حقیقی چه غم ز بعد مزار
غزل شمارهٔ ۴۹۱: ماه یا جنتست یا رخسار
غزل شمارهٔ ۴۹۲: ای نغمهٔ خوشت دم داود را شعار
غزل شمارهٔ ۴۹۳: سبحان من یسبحه الرمل فی القفار
غزل شمارهٔ ۴۹۴: قلم گرفتم و میخواستم که بر طومار
غزل شمارهٔ ۴۹۵: منم ز مهر رخت روی کرده در دیوار
غزل شمارهٔ ۴۹۶: ای خوشا وصل یار و فصل بهار
غزل شمارهٔ ۴۹۷: حبذا پای گل و صبحدم و فصل بهار
غزل شمارهٔ ۴۹۸: مائیم و عشق و کنج خرابات و روی یار
غزل شمارهٔ ۴۹۹: آشنای تو ز بیگانه و خویشش چه خبر
غزل شمارهٔ ۵۰۰: ما را ز پردهٔ تو دل از پرده شد بدر
غزل شمارهٔ ۵۰۱: ای دل ار سودای جانان داری از جان ...
غزل شمارهٔ ۵۰۲: شمسهٔ چین را طلوع ازطرف بغتاقش نگر
غزل شمارهٔ ۵۰۳: ای تتق بسته از تیره شب برقمر
غزل شمارهٔ ۵۰۴: بوستان جنتست و سروم حور
غزل شمارهٔ ۵۰۵: زهی طناب سراپردهٔ تو گیسوی حور
غزل شمارهٔ ۵۰۶: گر یار یار باشدت ای یار غم مخور
غزل شمارهٔ ۵۰۷: دوری از ما مکن ای چشم بد از روی ت...
غزل شمارهٔ ۵۰۸: برافکن سایبان ظلمت از نور
غزل شمارهٔ ۵۰۹: بیار باده که شب ظلمتست و شاهد نور
غزل شمارهٔ ۵۱۰: پندم به چه عقل میدهد پیر
غزل شمارهٔ ۵۱۱: معلوم نگردد سخن عشق بتقریر
غزل شمارهٔ ۵۱۲: فتادهام من دیوانه در غم تو اسیر
غزل شمارهٔ ۵۱۳: برگیر دل ز ملک جهان و جهان بگیر
غزل شمارهٔ ۵۱۴: با عقیق لب او لعل بدخشان کم گیر
غزل شمارهٔ ۵۱۵: بیدلی گردل ز دلبر برنگیرد گومگیر
غزل شمارهٔ ۵۱۶: ترک عالم گیر و عالم را مسخر کرده ...
غزل شمارهٔ ۵۱۷: دامن خرگه برافکن ای بت کشمیر
غزل شمارهٔ ۵۱۸: کار من شکسته بسامان رسید باز
غزل شمارهٔ ۵۱۹: ای دل ار صحبت جانان طلبی جان درباز
غزل شمارهٔ ۵۲۰: بستیم دل در آن سر زلف دراز باز
غزل شمارهٔ ۵۲۱: چون کوتهست دستم از آن گیسوی دراز
غزل شمارهٔ ۵۲۲: خادمهٔ عود سوز مطربهٔ عود ساز
غزل شمارهٔ ۵۲۳: ای شده بر مه ز شبه مهره ساز
غزل شمارهٔ ۵۲۴: پیش عاقل نیاز چیست نماز
غزل شمارهٔ ۵۲۵: کجا بود من مدهوش را حضور نماز
غزل شمارهٔ ۵۲۶: بنده محمودست و سلطان در ره معنی ا...
غزل شمارهٔ ۵۲۷: روز عیش و طرب و عید صیامست امروز
غزل شمارهٔ ۵۲۸: این غزل یک دو نوبت از سرسوز
غزل شمارهٔ ۵۲۹: در جهان قصه حسن تو نشد فاش هنوز
غزل شمارهٔ ۵۳۰: برگ نسرین ترا بی خار مییابم هنوز
غزل شمارهٔ ۵۳۱: نشست شمع سحر ای چراغ مجلسیان خیز
غزل شمارهٔ ۵۳۲: بگشا بشکر خنده لب لعل شکرریز
غزل شمارهٔ ۵۳۳: ای دلم را شکر جانپرورت چون جان ع...
غزل شمارهٔ ۵۳۴: ز لعل عیسویان قصه مسیحا پرس
غزل شمارهٔ ۵۳۵: معنی این صورت از صورتگران چین بپرس
غزل شمارهٔ ۵۳۶: ای مرغ خوشنوا چه فرو بستهئی نفس
غزل شمارهٔ ۵۳۷: نه مرا بر سر کوی تو بجز سایه جلیس
غزل شمارهٔ ۵۳۸: به فلک میرسد خروش خروس
غزل شمارهٔ ۵۳۹: الوداع ای دلبر نامهربان بدرود باش
غزل شمارهٔ ۵۴۰: کارم از بی سیمی ار چون زر نباشد گ...
غزل شمارهٔ ۵۴۱: یار ما را گر غمی از یار نبود گو م...
غزل شمارهٔ ۵۴۲: زهی مستی من ز بادام مستش
غزل شمارهٔ ۵۴۳: مستم ز دو چشم نیمه مستش
غزل شمارهٔ ۵۴۴: مبرید نام عنبر بر زلف چون کمندش
غزل شمارهٔ ۵۴۵: رخت شمع شبستان مینهندش
غزل شمارهٔ ۵۴۶: سرو را پای به گل میرود از رفتارش
غزل شمارهٔ ۵۴۷: رقیب اگر بجفا باز داردم ز درش
غزل شمارهٔ ۵۴۸: گلزار جنتست رخ حور پیکرش
غزل شمارهٔ ۵۴۹: آن ماه بین که فتنه شود مهر انورش
غزل شمارهٔ ۵۵۰: هر دل غمزده کان غمزه بود غمازش
غزل شمارهٔ ۵۵۱: رقم ز غالیه بر طرف لاله زار مکش
غزل شمارهٔ ۵۵۲: گر چه تنگست دلم چون دهن خندانش
غزل شمارهٔ ۵۵۳: آه از آن یار که نبود خبر از یارانش
غزل شمارهٔ ۵۵۴: اگر او سخن نگوید سخنست در دهانش
غزل شمارهٔ ۵۵۵: دگر وجود ندارد لطیفهئی ز دهانش
غزل شمارهٔ ۵۵۶: بیرون ز کمر هیچ ندیدم ز میانش
غزل شمارهٔ ۵۵۷: آنکه جز نام نیابند نشان از دهنش
غزل شمارهٔ ۵۵۸: حسد از هیچ ندارم مگر از پیرهنش
غزل شمارهٔ ۵۵۹: ترک خنجرکش لشکرشکن ترلک پوش
غزل شمارهٔ ۵۶۰: ای شب زلفت غالیه سا وی مه رویت غا...
غزل شمارهٔ ۵۶۱: ای شبت غالیه آسا و مهت غالیه پوش
غزل شمارهٔ ۵۶۲: ای دو چشم خوش پر خواب تو درخوابی ...
غزل شمارهٔ ۵۶۳: ای حلقه زده افعی مشکین تو بر دوش
غزل شمارهٔ ۵۶۴: سخنی گفتم و صد قول خطا کردم گوش
غزل شمارهٔ ۵۶۵: چو جام لعل تو نوشم کجا بماند هوش
غزل شمارهٔ ۵۶۶: ای دل مکن انکار و از این کار میندیش
غزل شمارهٔ ۵۶۷: پرده از رخ بفکن ای خود پردهٔ رخسا...
غزل شمارهٔ ۵۶۸: آورده ایم روی بسوی دیار خویش
غزل شمارهٔ ۵۶۹: به شهریار بگوئید حال این درویش
غزل شمارهٔ ۵۷۰: به بزمگاه صبوحی کنون بمجلس خاص
غزل شمارهٔ ۵۷۱: بده آن راح روان بخش که در مجلس خاص
غزل شمارهٔ ۵۷۲: بسوز سینه رسند اهل دل بذوق سماع
غزل شمارهٔ ۵۷۳: بیار باده که وقت گلست و موسم باغ
غزل شمارهٔ ۵۷۴: چون آتش خور شعله زد از شیشه شفاف
غزل شمارهٔ ۵۷۵: شمیم باغ بهشتست با نسیم عراق
غزل شمارهٔ ۵۷۶: ای برده عارضت به لطافت ز مه سبق
غزل شمارهٔ ۵۷۷: چو حرفی بخوانی ز طومار عشق
غزل شمارهٔ ۵۷۸: طفل بود در نظر پیر عشق
غزل شمارهٔ ۵۷۹: باز برافراختیم رایت سلطان عشق
غزل شمارهٔ ۵۸۰: سری بالعیس اصحابی ولی فی العیس مع...
غزل شمارهٔ ۵۸۱: ای سرو خرامندهٔ بستان حقایق
غزل شمارهٔ ۵۸۲: نکهت روضهٔ خلدست که میبیزد مشک
غزل شمارهٔ ۵۸۳: وه چه شیرینست لعلش اندرو پنهان نمک
غزل شمارهٔ ۵۸۴: دیدم از دور بتی کاکلکش مشکینک
غزل شمارهٔ ۵۸۵: ای روان از شکر تنگ تو شکر تنگ تنگ
غزل شمارهٔ ۵۸۶: نیستی آنکه زنی شیشهٔ هستی برسنگ
غزل شمارهٔ ۵۸۷: چو هیچگونه ندارم بحضرت تو مجال
غزل شمارهٔ ۵۸۸: یکدم ز قال بگذر اگر واقفی ز حال
غزل شمارهٔ ۵۸۹: گشت معلوم کنون قیمت ایام وصال
غزل شمارهٔ ۵۹۰: سبحان من تقدس بالعز و الجلال
غزل شمارهٔ ۵۹۱: زهی ز بادهٔ لعلت در آتش آب زلال
غزل شمارهٔ ۵۹۲: ای سواد خط توشرح مصابیح جمال
غزل شمارهٔ ۵۹۳: زهی گرفته خور از طلعت تو فال جمال
غزل شمارهٔ ۵۹۴: زهی زلفت شکسته نرخ سنبل
غزل شمارهٔ ۵۹۵: شب رحیل ز افغان خستگان مراحل
غزل شمارهٔ ۵۹۶: ای دل من بسته در آن زنجیر سمنسا دل
غزل شمارهٔ ۵۹۷: دلم مرید مرادست و دیده رهبر دل
غزل شمارهٔ ۵۹۸: ای ماه تو مهر انور دل
غزل شمارهٔ ۵۹۹: دلم ربودی و رفتی ولی نمیروی از دل
غزل شمارهٔ ۶۰۰: ای غم عشق تو آتش زده در خرمن دل
غزل شمارهٔ ۶۰۱: رحمتی گر نکند بر دلم آن سنگین دل
غزل شمارهٔ ۶۰۲: مرا که راه نماید کنون به خانهٔ دل
غزل شمارهٔ ۶۰۳: گر گنج طلب داری از مار مترس ای دل
غزل شمارهٔ ۶۰۴: مقاربت نشود مرتفع ببعد منازل
غزل شمارهٔ ۶۰۵: ای کرده تیره شب را بر آفتاب منزل
غزل شمارهٔ ۶۰۶: هرگه که ز خرگه بچمن بار دهد گل
غزل شمارهٔ ۶۰۷: باغبان گو برو باد مپیما کز گل
غزل شمارهٔ ۶۰۸: خوشا با دوستان در بوستان گل
غزل شمارهٔ ۶۰۹: مرا که نیست بخاک درت امید وصول
غزل شمارهٔ ۶۱۰: یا مسرع الشمال اذا تحصل الوصول
غزل شمارهٔ ۶۱۱: سپیده دم که برآمد خروش بانگ رحیل
غزل شمارهٔ ۶۱۲: نوبتی صبح برآمد ببام
غزل شمارهٔ ۶۱۳: برآمد بانگ مرغ و نوبت بام
غزل شمارهٔ ۶۱۴: آفتابست یا ستارهٔ بام
غزل شمارهٔ ۶۱۵: تبت یا ذا الجلال و الا کرام
غزل شمارهٔ ۶۱۶: خوشا به مجلس شوریدگان درد آشام
غزل شمارهٔ ۶۱۷: مگر که صبح من امشب اسیر گشت بشام
غزل شمارهٔ ۶۱۸: عارض ترکان نگر در چین جعد مشک فام
غزل شمارهٔ ۶۱۹: حن فی روض الهوی قلبی کماناح الحمام
غزل شمارهٔ ۶۲۰: گر چه من آب رخ از خاک درت یافتهام
غزل شمارهٔ ۶۲۱: من ز دست دیده و دل در بلا افتادهام
غزل شمارهٔ ۶۲۲: سلامی به جانان فرستادهام
غزل شمارهٔ ۶۲۳: گر نگویم دوستی از دوستانت بودهام
غزل شمارهٔ ۶۲۴: هیچ میدانی که دیشب در غمش چون بو...
غزل شمارهٔ ۶۲۵: چو نام تو در نامهئی دیدهام
غزل شمارهٔ ۶۲۶: هردم آرد باد صبح از روضهٔ رضوان پ...
غزل شمارهٔ ۶۲۷: چشم پرخواب گشودی و ببستی خوابم
غزل شمارهٔ ۶۲۸: دل گل زنده گردد از دم خم
غزل شمارهٔ ۶۲۹: ای تنم کرده ز غم موئی و در مو زده...
غزل شمارهٔ ۶۳۰: چو چشم مست تو می پرستم
غزل شمارهٔ ۶۳۱: ز لعلم ساغری در ده که چون چشم تو ...
غزل شمارهٔ ۶۳۲: من از آن لحظه که در چشم تو دیدم م...
غزل شمارهٔ ۶۳۳: امروز که من عاشق و دیوانه و مستم
غزل شمارهٔ ۶۳۴: تخفیف کن از دور من این باده که مستم
غزل شمارهٔ ۶۳۵: رند و دردی کش و مستم چه توان کرد ...
غزل شمارهٔ ۶۳۶: روزگاری روی در روی نگاری داشتم
غزل شمارهٔ ۶۳۷: صبحدم دل را مقیم خلوت جان یافتم
غزل شمارهٔ ۶۳۸: بدانکه بوی تو آورد صبحدم بادم
غزل شمارهٔ ۶۳۹: در چمن دوش ببوی تو گذر میکردم
غزل شمارهٔ ۶۴۰: میگذشتی و من از دور نظر میکردم
غزل شمارهٔ ۶۴۱: عشق آن بت ساکن میخانه میگرداندم
غزل شمارهٔ ۶۴۲: گر میکشندم ور میکشندم
غزل شمارهٔ ۶۴۳: وقتست کز ورای سراپردهٔ عدم
غزل شمارهٔ ۶۴۴: با روی چون گلنارش از برگ سمن باز ...
غزل شمارهٔ ۶۴۵: رخشندهتر از مهر رخش ماه ندیدم
غزل شمارهٔ ۶۴۶: نکنم حدیث شکر چو لبت گزیدم
غزل شمارهٔ ۶۴۷: روزی به سر کوی خرابات رسیدم
غزل شمارهٔ ۶۴۸: نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدم
غزل شمارهٔ ۶۴۹: بلبلان که رساند نسیم باغ ارم
غزل شمارهٔ ۶۵۰: ایدل ار خواهی به دولتخانهٔ جانت برم
غزل شمارهٔ ۶۵۱: دوش میآید نگار بربرم
غزل شمارهٔ ۶۵۲: چو برکشی علم قربت از حریم حرم
غزل شمارهٔ ۶۵۳: بزن بنوک خدنگم که پیش دست تو میرم
غزل شمارهٔ ۶۵۴: اشکست که میگردد در کوی تو همرازم
غزل شمارهٔ ۶۵۵: بیا که هندوی گیسوی دلستان تو باشم
غزل شمارهٔ ۶۵۶: ای روی تو چشمهٔ خور چشم
غزل شمارهٔ ۶۵۷: ای لاله برگ خویش نظرت گلستان چشم
غزل شمارهٔ ۶۵۸: تا چند به شادی می غمهای تو نوشم
غزل شمارهٔ ۶۵۹: میدرم جامه و از مدعیان میپوشم
غزل شمارهٔ ۶۶۰: ترا که گنج گشودی ز زخم مار چه غم
غزل شمارهٔ ۶۶۱: من بار هجر میکشم و ناقه محملم
غزل شمارهٔ ۶۶۲: آید ز نی حدیثی هر دم بگوش جانم
غزل شمارهٔ ۶۶۳: من آن مرغ همایونم که باز چتر سلطانم
غزل شمارهٔ ۶۶۴: من همان به که بسوزم ز غم و دم نزنم
غزل شمارهٔ ۶۶۵: گر من خمار خود ز لب یار بشکنم
غزل شمارهٔ ۶۶۶: ز روی خوب تو گفتم که پرده برفکنم
غزل شمارهٔ ۶۶۷: نیست بی روی تو میل گل و برگ سمنم
غزل شمارهٔ ۶۶۸: مدام آن نرگس سرمست را در خواب می...
غزل شمارهٔ ۶۶۹: گلی به رنگ تو در بوستان نمیبینم
غزل شمارهٔ ۶۷۰: آن ماه پری رخ را در خانه نمیبینم
غزل شمارهٔ ۶۷۱: خرم آنروز که از خطهٔ کرمان بروم
غزل شمارهٔ ۶۷۲: من بیدل نگر از صحبت جانان محروم
غزل شمارهٔ ۶۷۳: این چه بادست کزو بوی شما میشنوم
غزل شمارهٔ ۶۷۴: این چه بویست که از باد صبا میشنوم
غزل شمارهٔ ۶۷۵: حکایت رخت از آفتاب میشنوم
غزل شمارهٔ ۶۷۶: نسیم زلف تو از نوبهار میشنوم
غزل شمارهٔ ۶۷۷: مدتی شد که درین شهر گرفتار توایم
غزل شمارهٔ ۶۷۸: با لعل او ز جوهر جان در گذشتهایم
غزل شمارهٔ ۶۷۹: ما حاصل از جهان غم دلبر گرفتهایم
غزل شمارهٔ ۶۸۰: ما قدح کشتی و دل را همچو دریا کرد...
غزل شمارهٔ ۶۸۱: چون ما بکفر زلف تو اقرار کردهایم
غزل شمارهٔ ۶۸۲: به گدائی به سر کوی شما آمدهایم
غزل شمارهٔ ۶۸۳: باز هشیار برون رفته و مست آمدهایم
غزل شمارهٔ ۶۸۴: ما بدرگاه تو از کوی نیاز آمدهایم
غزل شمارهٔ ۶۸۵: ما به نظارهٔ رویت بجهان آمدهایم
غزل شمارهٔ ۶۸۶: کشتی ما کو که ما زورق درآب افکنده...
غزل شمارهٔ ۶۸۷: اشارت کرده بودی تا بیایم
غزل شمارهٔ ۶۸۸: ما ز رخ کار خویش پرده بر انداختیم
غزل شمارهٔ ۶۸۹: ما دلی ایثار او کردیم و جانی یافتیم
غزل شمارهٔ ۶۹۰: مردیم در خمار و شرابی نیافتیم
غزل شمارهٔ ۶۹۱: آنکه لعلش عین آب زندگانی یافتیم
غزل شمارهٔ ۶۹۲: ما نوای خویش را در بینوائی یافتیم
غزل شمارهٔ ۶۹۳: دو جان وقف حریم حرم او کردیم
غزل شمارهٔ ۶۹۴: اهل دل را خبر از عالم جان آوردیم
غزل شمارهٔ ۶۹۵: دل به دست غم سودای تو دادیم و شدیم
غزل شمارهٔ ۶۹۶: گر شدیم از کویت ای ترک ختا باز آم...
غزل شمارهٔ ۶۹۷: باز چون بلبل بصد دستان ببستان آمدیم
غزل شمارهٔ ۶۹۸: شمع بنشست ز باد سحری خیز ندیم
غزل شمارهٔ ۶۹۹: نسیم باد بهاری وزید خیز ندیم
غزل شمارهٔ ۷۰۰: ما سر بنهادیم و به سامان نرسیدیم
غزل شمارهٔ ۷۰۱: از عمر چو این یک دو نفس بیش نداریم
غزل شمارهٔ ۷۰۲: داریم دلی پر غم و غمخوار نداریم
غزل شمارهٔ ۷۰۳: ما مست می لعل روان پرور یاریم
غزل شمارهٔ ۷۰۴: اکنون که از بهشت نشان میدهد نسیم
غزل شمارهٔ ۷۰۵: کی آمدی ز تتار ای صبای مشک نسیم
غزل شمارهٔ ۷۰۶: ما جرعه چشانیم ولی خضر وشانیم
غزل شمارهٔ ۷۰۷: خیزید ای میخوارگان تا خیمه بر گرد...
غزل شمارهٔ ۷۰۸: خیز تا برگ صبوحی بچمن ساز کنیم
غزل شمارهٔ ۷۰۹: خیز تا باده در پیاله کنیم
غزل شمارهٔ ۷۱۰: نشان دل بی نشان از که جویم
غزل شمارهٔ ۷۱۱: دلدادهایم وز پی دلدار میرویم
غزل شمارهٔ ۷۱۲: درد دل خویش با که گویم
غزل شمارهٔ ۷۱۳: ز باد نکهت دو تات میجوئیم
غزل شمارهٔ ۷۱۴: ای بت یاقوت لب وی مه نامهربان
غزل شمارهٔ ۷۱۵: ای رخت شمع بت پرستان شمع بیرون بر...
غزل شمارهٔ ۷۱۶: ای رخ تو قبلهٔ خورشید پرستان
غزل شمارهٔ ۷۱۷: چه خوشست باده خوردن به صبوح در گل...
غزل شمارهٔ ۷۱۸: ای چشم تو چشمبند مستان
غزل شمارهٔ ۷۱۹: ببوستان می گل بوی لاله گون مستان
غزل شمارهٔ ۷۲۰: نرگس مستت فتنهٔ مستان
غزل شمارهٔ ۷۲۱: ای بوستان عارض تو گلستان جان
غزل شمارهٔ ۷۲۲: ای لب و گفتار تو کام دل و قوت جان
غزل شمارهٔ ۷۲۳: ای چشم می پرستت آشوب چشم بندان
غزل شمارهٔ ۷۲۴: ای می لعل تو کام رندان
غزل شمارهٔ ۷۲۵: به من رسید نوید وصال دلداران
غزل شمارهٔ ۷۲۶: چو چشم خفته بگشودی ببستی خواب بید...
غزل شمارهٔ ۷۲۷: ای غمزهٔ جادویت افسونگر بیماران
غزل شمارهٔ ۷۲۸: تا چند دم از گل زنی ای باد بهاران
غزل شمارهٔ ۷۲۹: چه خوش باشد میان لاله زاران
غزل شمارهٔ ۷۳۰: ای نسیم سحری بوی بهارم برسان
غزل شمارهٔ ۷۳۱: ای صبا غلغل بلبل بگلستان برسان
غزل شمارهٔ ۷۳۲: یا رب ز باغ وصل نسیمی بمن رسان
غزل شمارهٔ ۷۳۳: در تابم از دو هندوی آتش پرستشان
غزل شمارهٔ ۷۳۴: خوشا چشمی که بیند روی ترکان
غزل شمارهٔ ۷۳۵: خوشا صبح و صبوحی با همالان
غزل شمارهٔ ۷۳۶: ای کفر سر زلف تو غارتگر ایمان
غزل شمارهٔ ۷۳۷: دلا از جان زبان درکش که جانان
غزل شمارهٔ ۷۳۸: زهی روی تو صبح شب نشینان
غزل شمارهٔ ۷۳۹: ای زلف تو زنجیر دل حلقه ربایان
غزل شمارهٔ ۷۴۰: سخن عشق نشاید بر هر کس گفتن
غزل شمارهٔ ۷۴۱: نه درد عشق مییارم نهفتن
غزل شمارهٔ ۷۴۲: نی نگر با اهل دل هر دم بمعنی در سخن
غزل شمارهٔ ۷۴۳: دوش چون از لعل میگون تو میگفتم سخن
غزل شمارهٔ ۷۴۴: هندوی آن کاکل ترکانه میباید شدن
غزل شمارهٔ ۷۴۵: بسی خون جگر دارد سر زلف تو در گردن
غزل شمارهٔ ۷۴۶: بر اشکم کهربا آبیست روشن
غزل شمارهٔ ۷۴۷: ترا که گفت که قصد دل شکستهٔ ما کن
غزل شمارهٔ ۷۴۸: ای خواجه مرا با می و میخانه رها کن
غزل شمارهٔ ۷۴۹: وقت صبوح شد بشبستان شتاب کن
غزل شمارهٔ ۷۵۰: ای صبا احوال دل با آن صنم تقریر کن
غزل شمارهٔ ۷۵۱: خویش را در کوی بیخویشی فکن
غزل شمارهٔ ۷۵۲: امشب ای یار قصد خواب مکن
غزل شمارهٔ ۷۵۳: جان بده یا دگر اندیشهٔ جانانه مکن
غزل شمارهٔ ۷۵۴: ای باد سحرگاهی زینجا گذری کن
غزل شمارهٔ ۷۵۵: بلبل خوش سرای شد مطرب مجلس چمن
غزل شمارهٔ ۷۵۶: بوقت صبح ندانم چه شد که مرغ چمن
غزل شمارهٔ ۷۵۷: هر کس که برگرفت دل از جان چنانکه من
غزل شمارهٔ ۷۵۸: گهیکه جان رود از چشم ناتوان بیرون
غزل شمارهٔ ۷۵۹: ای سر زلف تو لیلی و جهانی مجنون
غزل شمارهٔ ۷۶۰: به عقل کی متصور شود فنون جنون
غزل شمارهٔ ۷۶۱: زبان خامه نتواند حدیث دل بیان کردن
غزل شمارهٔ ۷۶۲: سنبل سیه بر سمن مزن
غزل شمارهٔ ۷۶۳: خط زنگاری نگر از سبزه بر گرد سمن
غزل شمارهٔ ۷۶۴: ای ز سنبل بسته شادروان مشکین بر سمن
غزل شمارهٔ ۷۶۵: خیز و در بحر عدم غوطه خور و ما را...
غزل شمارهٔ ۷۶۶: هر زمان آهنگ بیزاریش بین
غزل شمارهٔ ۷۶۷: زهی خطی به خطا برده سوی خطهٔ چین
غزل شمارهٔ ۷۶۸: ای شام زلفت بتخانهٔ چین
غزل شمارهٔ ۷۶۹: تحیتی چو هوای ریاض خلد برین
غزل شمارهٔ ۷۷۰: آن لب شیرین همچون جان شیرین
غزل شمارهٔ ۷۷۱: کیست که گوید ببارگاه سلاطین
غزل شمارهٔ ۷۷۲: هرکه شد با ساکنان عالم علوی قرین
غزل شمارهٔ ۷۷۳: نسیم صبح کز بویش مشام جان شود مشکین
غزل شمارهٔ ۷۷۴: سرو را گل یار نبود گر بود نبود چنین
غزل شمارهٔ ۷۷۵: صید شیران میکند آهوی روبه باز او
غزل شمارهٔ ۷۷۶: ترک من خاقان نگر در حلقه عشاق او
غزل شمارهٔ ۷۷۷: آب آتش میرود زان لعل آتش فام او
غزل شمارهٔ ۷۷۸: خوشا کشته برطرف میدان او
غزل شمارهٔ ۷۷۹: به آفتاب جهانتاب سایه پرور تو
غزل شمارهٔ ۷۸۰: ایکه چو موی شد تنم در هوس میان تو
غزل شمارهٔ ۷۸۱: ای هیچ در میان نه ز موی میان تو
غزل شمارهٔ ۷۸۲: برو ای باد بدانسوی که من دانم و تو
غزل شمارهٔ ۷۸۳: ای شب قدر بیدلان طرهٔ دلربای تو
غزل شمارهٔ ۷۸۴: ای چراغ دیدهٔ جان روی تو
غزل شمارهٔ ۷۸۵: ای طبیب دل ریش از سر بیمار مرو
غزل شمارهٔ ۷۸۶: صبحست ساقیا می چون آفتاب کو
غزل شمارهٔ ۷۸۷: دوش میکردم سوال از جان که آن جان...
غزل شمارهٔ ۷۸۸: مرا ز هجر تو امید زندگانی کو
غزل شمارهٔ ۷۸۹: که بر ز سرو روان تو خورد راست بگو
غزل شمارهٔ ۷۹۰: ای صبا حال جگر گوشهٔ ما چیست بگو
غزل شمارهٔ ۷۹۱: نفحهٔ گلشن عشق از نفس ما بشنو
غزل شمارهٔ ۷۹۲: آن عید نیکوان بدر آمد بعیدگاه
غزل شمارهٔ ۷۹۳: ای سنبلهٔ زلف تو خرمن زده بر ماه
غزل شمارهٔ ۷۹۴: ای روانم بلب لعل تو آورده پناه
غزل شمارهٔ ۷۹۵: مه بی مهر من ز شعر سیاه
غزل شمارهٔ ۷۹۶: روی این چرخ سیه روی ستمکاره سیاه
غزل شمارهٔ ۷۹۷: ای دلم جان و جهان در راه جانان با...
غزل شمارهٔ ۷۹۸: ای حبش بر چین و چین در زنگبار اند...
غزل شمارهٔ ۷۹۹: قدحی ده ای برآتش تتقی ز آب بسته
غزل شمارهٔ ۸۰۰: ای از شب قمرسا بر مه نقاب بسته
غزل شمارهٔ ۸۰۱: ای چیده سنبل تر در باغ دسته بسته
غزل شمارهٔ ۸۰۲: ای سنبل تازه دسته بسته
غزل شمارهٔ ۸۰۳: خسرو گل بین دگر ملک سکندر یافته
غزل شمارهٔ ۸۰۴: ای سر زلف تو درحلقه و تاب افتاده
غزل شمارهٔ ۸۰۵: ای ملک دلم خراب کرده
غزل شمارهٔ ۸۰۶: تخت خیری بین دگر بر تختهٔ خارا زده
غزل شمارهٔ ۸۰۷: ای لبت خنده بر شراب زده
غزل شمارهٔ ۸۰۸: ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده
غزل شمارهٔ ۸۰۹: آن ترک بلغاری نگر با چشم خونخوار ...
غزل شمارهٔ ۸۱۰: چون سنبلت که دید سیاهی سر آمده
غزل شمارهٔ ۸۱۱: ای پسر دامن اهل قدم از دست مده
غزل شمارهٔ ۸۱۲: ای بی تو مرا پر آب دیده
غزل شمارهٔ ۸۱۳: زهی روی دل افروزت چراغ و چشم هر د...
غزل شمارهٔ ۸۱۴: زهی ربوده خیال تو خوابم از دیده
غزل شمارهٔ ۸۱۵: زهی جمال تو خورشید مشرق دیده
غزل شمارهٔ ۸۱۶: بساز چارهٔ این دردمند بیچاره
غزل شمارهٔ ۸۱۷: برآمد ماهم از میدان سواره
غزل شمارهٔ ۸۱۸: ترک من هر لحظه گیرد با من از سر خ...
غزل شمارهٔ ۸۱۹: پری رخا منه از دست یکزمان شیشه
غزل شمارهٔ ۸۲۰: ای از گل رخسار تو خون در دل لاله
غزل شمارهٔ ۸۲۱: ای خوشه چین سنبل پرچینت سنبله
غزل شمارهٔ ۸۲۲: دی آن بت کافر بچه با چنگ و چغانه
غزل شمارهٔ ۸۲۳: پرواز کن ای مرغ و بگلزار فرود آی
غزل شمارهٔ ۸۲۴: باز هر چند که در دست شهان دارد جای
غزل شمارهٔ ۸۲۵: از برای دلم ای مطربهٔ پردهسرای
غزل شمارهٔ ۸۲۶: مهست یا رخ آن آفتاب مهر افزای
غزل شمارهٔ ۸۲۷: پرده ابر سیاه از مه تابان بگشای
غزل شمارهٔ ۸۲۸: ای روضهٔ رضوان ز سر کوی تو بابی
غزل شمارهٔ ۸۲۹: ز زلف و روی تو خواهم شبی و مهتابی
غزل شمارهٔ ۸۳۰: بیار ای لعبت ساقی شرابی
غزل شمارهٔ ۸۳۱: زهی اشکم ز شوق لعل میگون تو عنابی
غزل شمارهٔ ۸۳۲: دلا تا طلعت سلمی نیابی
غزل شمارهٔ ۸۳۳: خود پرستی مکن ار زانکه خدا میطلبی
غزل شمارهٔ ۸۳۴: ترک صورت کن اگر عالم معنی طلبی
غزل شمارهٔ ۸۳۵: در باغ چون بالای تو سروی ندیدم را...
غزل شمارهٔ ۸۳۶: یا من قریرة مقلتی لقیاک غایة منیتی
غزل شمارهٔ ۸۳۷: چو دستان برکشد مرغ صراحی
غزل شمارهٔ ۸۳۸: ز رارض دار سعدی یا بارق الغوادی
غزل شمارهٔ ۸۳۹: چه جرم رفت که رفتی و ترک ما کردی
غزل شمارهٔ ۸۴۰: گفتمش از چه دلم بردی و خونم خوردی
غزل شمارهٔ ۸۴۱: چه کردهام که به یک بارم از نظر ب...
غزل شمارهٔ ۸۴۲: کجا باز آید آن مرغی که با من همقف...
غزل شمارهٔ ۸۴۳: یاد باد آنکه دلم را مدد جان بودی
غزل شمارهٔ ۸۴۴: گر آن مه در نظر بودی چه بودی
غزل شمارهٔ ۸۴۵: ای شمع چگل دوش در ایوان که بودی
غزل شمارهٔ ۸۴۶: هیچ شکر چو آن دهان دیدی
غزل شمارهٔ ۸۴۷: چه خوش باشد دمی با دوستداری
غزل شمارهٔ ۸۴۸: تو آن ماه زهره جبینی و آن سرو لال...
غزل شمارهٔ ۸۴۹: یا باری البرایا یا زاری الذراری
غزل شمارهٔ ۸۵۰: آب رخ ما بری و باد شماری
غزل شمارهٔ ۸۵۱: ای دلم بسته ز زلف سیهت زناری
غزل شمارهٔ ۸۵۲: ای نفس مشک بیز باد بهاری
غزل شمارهٔ ۸۵۳: بخوبی چو یار من نباشد یاری
غزل شمارهٔ ۸۵۴: ای مهر ماه روی ترا زهره مشتری
غزل شمارهٔ ۸۵۵: ای که بر دیدهٔ صاحبنظران میگذری
غزل شمارهٔ ۸۵۶: گل سوری دگر بجلوه گری
غزل شمارهٔ ۸۵۷: چو چشم مست تو با خواب میکند بازی
غزل شمارهٔ ۸۵۸: میا در قلب عشق ایدل که بازی نیست ...
غزل شمارهٔ ۸۵۹: گرفتمت که بگیرم عنان مرکب تازی
غزل شمارهٔ ۸۶۰: سحر چون باد عیسی دم کند با روح دم...
غزل شمارهٔ ۸۶۱: اگر تو عشق نبازی بعمر خویش چه نازی
غزل شمارهٔ ۸۶۲: صبح وصل از افق مهر بر آید روزی
غزل شمارهٔ ۸۶۳: ای آفتاب رویت در اوج دلفروزی
غزل شمارهٔ ۸۶۴: در دلم بود کزین پس ندهم دل بکسی
غزل شمارهٔ ۸۶۵: تو چون قربان نمیگردی کجا همکیش م...
غزل شمارهٔ ۸۶۶: گر بفریب میکشی ور بعتاب میکشی
غزل شمارهٔ ۸۶۷: یا حادیالنیاق قد ذبت فیالفراق
غزل شمارهٔ ۸۶۸: شبست و خلوت و مهتاب و ساغر ای بت ...
غزل شمارهٔ ۸۶۹: تشنهام تا بکی آخر بده آبی ساقی
غزل شمارهٔ ۸۷۰: تبسمت الزهر والمزن باک
غزل شمارهٔ ۸۷۱: دلکم برد بغارت ز برم دلبرکی
غزل شمارهٔ ۸۷۲: چون نیست ما را با او وصالی
غزل شمارهٔ ۸۷۳: دوش بر طرف چمن گلبانگ میزد بلبلی
غزل شمارهٔ ۸۷۴: خوشا شراب محبت ز ساغر ازلی
غزل شمارهٔ ۸۷۵: راه بی پایان عشقت را نیابم منزلی
غزل شمارهٔ ۸۷۶: یا من الیک میلی قف ساعة قبیلی
غزل شمارهٔ ۸۷۷: یا ملولا عن سلامی انت فیالدنیا م...
غزل شمارهٔ ۸۷۸: گر آفتاب نباشد تو ماه چهره تمامی
غزل شمارهٔ ۸۷۹: کس به نیکی نبرد نام من از بدنامی
غزل شمارهٔ ۸۸۰: ای رفته پیش چشمهٔ نوش تو آب می
غزل شمارهٔ ۸۸۱: ای مقیمان درت را عالمی در هر دمی
غزل شمارهٔ ۸۸۲: روی تو گر بدیدمی جان بتو بر فشاندمی
غزل شمارهٔ ۸۸۳: حریفان مست و مدهوشند و شادروان خر...
غزل شمارهٔ ۸۸۴: بادهٔ گلگون مرا و طلعت سلمی
غزل شمارهٔ ۸۸۵: ای از حیای لعل لبت آب گشته می
غزل شمارهٔ ۸۸۶: ز تو با تو راز گویم به زبان بیزب...
غزل شمارهٔ ۸۸۷: خرامنده سروی به رخ گلستانی
غزل شمارهٔ ۸۸۸: چون نداری جان معنی معنی جانرا چه ...
غزل شمارهٔ ۸۸۹: ایا صبا خبری کن مرا از آن که تو د...
غزل شمارهٔ ۸۹۰: برو ای باد بهاری بدیاری که تو دانی
غزل شمارهٔ ۸۹۱: کامت اینست که هر لحظه ز پیشم رانی
غزل شمارهٔ ۸۹۲: به سر ماه فکنده طیلسانی
غزل شمارهٔ ۸۹۳: دلا بر عالم جان زن علم زین دیر جس...
غزل شمارهٔ ۸۹۴: دی سیر برآمد دلم از روز جوانی
غزل شمارهٔ ۸۹۵: گهم رانی و گه دشنام خوانی
غزل شمارهٔ ۸۹۶: چگونه سرو روان گویمت که عین روانی
غزل شمارهٔ ۸۹۷: سقی الله ایام وصل الغوانی
غزل شمارهٔ ۸۹۸: اروض الخلدام مغنی الغوانی
غزل شمارهٔ ۸۹۹: بدینسان که از ما جهانی جهانی
غزل شمارهٔ ۹۰۰: نه آخر تو آنی که ما را زیانی
غزل شمارهٔ ۹۰۱: مگر بدیده مجنون نظر کنی ورنی
غزل شمارهٔ ۹۰۲: در باز جان گر آرزوی جان طلب کنی
غزل شمارهٔ ۹۰۳: ای دل اگر دیو نئی ملک سلیمان چکنی
غزل شمارهٔ ۹۰۴: شاید آنزلف شکن بر شکن ار میشکنی
غزل شمارهٔ ۹۰۵: نه عهد کردهئی آخر که قصد ما نکنی
غزل شمارهٔ ۹۰۶: مهر سلمی ورزی و دعوی سلمانی کنی
غزل شمارهٔ ۹۰۷: ای لاله زار آتش روی تو آب روی
غزل شمارهٔ ۹۰۸: مستی ز چشم دلکش میگون یار جوی
غزل شمارهٔ ۹۰۹: ای صبا با بلبل خوشگوی گوی
غزل شمارهٔ ۹۱۰: جان پرورم گهی که تو جانان من شوی
غزل شمارهٔ ۹۱۱: ایکه گوئی کز چه رو سر گشته میکرد...
غزل شمارهٔ ۹۱۲: چون نی سر گشتهٔ چوگان چو گوی
غزل شمارهٔ ۹۱۳: ای سبزه دمانیده بگرد قمر از موی
غزل شمارهٔ ۹۱۴: ای میان تو چو یک موی و دهان یکسر ...
غزل شمارهٔ ۹۱۵: ای پیک عاشقان اگر از حالم آگهی
غزل شمارهٔ ۹۱۶: ای آینه قدرت بیچون الهی
غزل شمارهٔ ۹۱۷: گر تو شیرین شکر لب بشکر خنده در آئی
غزل شمارهٔ ۹۱۸: چون پیکر مطبوعت در معنی زیبائی
غزل شمارهٔ ۹۱۹: خوشا وقتی که از بستانسرائی
غزل شمارهٔ ۹۲۰: ای سر زلف ترا پیشه سمن فرسائی
غزل شمارهٔ ۹۲۱: گفتا تو از کجائی کاشفته مینمائی
غزل شمارهٔ ۹۲۲: ایکه عنبر ز سر زلف تو دارد بوئی
غزل شمارهٔ ۹۲۳: برخیز که بنشیند فریاد ز هر سوئی
غزل شمارهٔ ۹۲۴: ای ترک پریچهره بدین سلسله موئی
غزل شمارهٔ ۹۲۵: من کیم زاری نزار افتادهئی
غزل شمارهٔ ۹۲۶: از مشک سوده دام بر آتش نهادهئی
غزل شمارهٔ ۹۲۷: گرد ماه از مشک چنبر کردهئی
غزل شمارهٔ ۹۲۸: از لب شیرین چون شکر نبات آوردهئی
غزل شمارهٔ ۹۲۹: این چه بویست ای صبا از مرغزار آور...
غزل شمارهٔ ۹۳۰: دیشب ای باد صبا گوئی که جائی بوده...
غزل شمارهٔ ۹۳۱: آتش اندر آب هرگز دیدهئی
غزل شمارهٔ ۹۳۲: دوش پیری یافتم در گوشهٔ میخانهئی