خانه
صفحهاصلی
شاعران
عراقی
دیوان اشعار
غزلیات
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
غزل شمارهٔ ۱: هر سحر ناله و زاری کنم پیش صبا
غزل شمارهٔ ۲: ای مرا یک بارگی از خویشتن کرده جدا
غزل شمارهٔ ۳: این حادثه بین که زاد ما را
غزل شمارهٔ ۴: کشیدم رنج بسیاری دریغا
غزل شمارهٔ ۵: ندیدم در جهان کامی دریغا
غزل شمارهٔ ۶: سر به سر از لطف جانی ساقیا
غزل شمارهٔ ۷: ای ز فروغ رخت تافته صد آفتاب
غزل شمارهٔ ۸: مست خراب یابد هر لحظه در خرابات
غزل شمارهٔ ۹: دیدی چو من خرابی افتاده در خرابات
غزل شمارهٔ ۱۰: به یک گره که دو چشمت بر ابروان ان...
غزل شمارهٔ ۱۱: چو آفتاب رخت سایه بر جهان انداخت
غزل شمارهٔ ۱۲: عراقی بار دیگر توبه بشکست
غزل شمارهٔ ۱۳: ساقی قدحی شراب در دست
غزل شمارهٔ ۱۴: از پرده برون آمد، ساقی، قدحی در دست
غزل شمارهٔ ۱۵: دو اسبه پیک نظر میدوانم از چپ و ...
غزل شمارهٔ ۱۶: شوری ز شراب خانه برخاست
غزل شمارهٔ ۱۷: از میکده تا چه شور برخاست؟
غزل شمارهٔ ۱۸: باز مرا در غمت واقعه جانی است
غزل شمارهٔ ۱۹: ز خواب، نرگس مست تو سر گران برخاست
غزل شمارهٔ ۲۰: ناگه از میکده فغان برخاست
غزل شمارهٔ ۲۱: مهر مهر دلبری بر جان ماست
غزل شمارهٔ ۲۲: چنین که حال من زار در خرابات است
غزل شمارهٔ ۲۳: ندیدهام رخ خوب تو، روزکی چند است
غزل شمارهٔ ۲۴: جانا، نظری، که دل فگار است
غزل شمارهٔ ۲۵: دل، چو در دام عشق منظور است
غزل شمارهٔ ۲۶: ساز طرب عشق که داند که چه ساز است؟
غزل شمارهٔ ۲۷: در کوی خرابات، کسی را که نیاز است
غزل شمارهٔ ۲۸: طرهٔ یار پریشان چه خوش است
غزل شمارهٔ ۲۹: در سرم عشق تو سودایی خوش است
غزل شمارهٔ ۳۰: رخ نگار مرا هر زمان دگر رنگ است
غزل شمارهٔ ۳۱: شاد کن جان من، که غمگین است
غزل شمارهٔ ۳۲: مشو، مشو، ز من خستهدل جدا ای دوست
غزل شمارهٔ ۳۳: کی ببینم چهرهٔ زیبای دوست؟
غزل شمارهٔ ۳۴: یک لحظه دیدن رخ جانانم آرزوست
غزل شمارهٔ ۳۵: جز دیدن روی تو مرا رای دگر نیست
غزل شمارهٔ ۳۶: هر دلی کو به عشق مایل نیست
غزل شمارهٔ ۳۷: ساقی، ار جام می، دمادم نیست
غزل شمارهٔ ۳۸: عشق سیمرغ است، کورا دام نیست
غزل شمارهٔ ۳۹: دل، که دایم عشق میورزید رفت
غزل شمارهٔ ۴۰: آه، به یکبارگی یار کم ما گرفت!
غزل شمارهٔ ۴۱: باز هجر یار دامانم گرفت
غزل شمارهٔ ۴۲: مرا گر یار بنوازد، زهی دولت زهی د...
غزل شمارهٔ ۴۳: کی از تو جان غمگینی شود شاد؟
غزل شمارهٔ ۴۴: هر که را جام می به دست افتاد
غزل شمارهٔ ۴۵: باز دل از در تو دور افتاد
غزل شمارهٔ ۴۶: عشق، شوری در نهاد ما نهاد
غزل شمارهٔ ۴۷: عشق شوقی در نهاد ما نهاد
غزل شمارهٔ ۴۸: بر من، ای دل، بند جان نتوان نهاد
غزل شمارهٔ ۴۹: بیرخت جان در میان نتوان نهاد
غزل شمارهٔ ۵۰: هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد
غزل شمارهٔ ۵۱: بنمای به من رویت، یارات نمیافتد
غزل شمارهٔ ۵۲: با شمع روی خوبان پروانهای چه سنجد؟
غزل شمارهٔ ۵۳: با عشق عقلفرسا دیوانهای چه سنجد؟
غزل شمارهٔ ۵۴: با عشق قرار در نگنجد
غزل شمارهٔ ۵۵: با عشق تو ناز در نگنجد
غزل شمارهٔ ۵۶: جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد
غزل شمارهٔ ۵۷: امروز مرا در دل جز یار نمیگنجد
غزل شمارهٔ ۵۸: امروز مرا در دل جز یار نمیگنجد
غزل شمارهٔ ۵۹: در حلقهٔ فقیران قیصر چه کار دارد؟
غزل شمارهٔ ۶۰: با پرتو جمالت برهان چه کار دارد؟
غزل شمارهٔ ۶۱: با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟
غزل شمارهٔ ۶۲: با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟
غزل شمارهٔ ۶۳: خرم تن آن کس که دل ریش ندارد
غزل شمارهٔ ۶۴: بیا، کاین دل سر هجران ندارد
غزل شمارهٔ ۶۵: دل، دولت خرمی ندارد
غزل شمارهٔ ۶۶: راحت سر مردمی ندارد
غزل شمارهٔ ۶۷: نگارا، بیتو برگ جان که دارد؟
غزل شمارهٔ ۶۸: نگارا، بی تو برگ جان که دارد؟
غزل شمارهٔ ۶۹: تا کی کشم جفای تو؟ این نیز بگذرد
غزل شمارهٔ ۷۰: بیا بیا، که نسیم بهار میگذرد
غزل شمارهٔ ۷۱: بیا، که عمر من خاکسار میگذرد
غزل شمارهٔ ۷۲: پشت بر روزگار باید کرد
غزل شمارهٔ ۷۳: یاد آن شیرین پسر خواهیم کرد
غزل شمارهٔ ۷۴: می روان کن ساقیا، کین دم روان خوا...
غزل شمارهٔ ۷۵: روی ننمود یار چتوان کرد
غزل شمارهٔ ۷۶: روی ننمود یار چتوان کرد؟
غزل شمارهٔ ۷۷: من رنجور را یک دم نپرسد یار چتوان...
غزل شمارهٔ ۷۸: از در یار گذر نتوان کرد
غزل شمارهٔ ۷۹: بدین زبان صفت حسن یار نتوان کرد
غزل شمارهٔ ۸۰: بتم از غمزه و ابرو، همه تیر و کما...
غزل شمارهٔ ۸۱: چنین که غمزهٔ تو خون خلق میریزد
غزل شمارهٔ ۸۲: اگر یکبار زلف یار از رخسار برخیزد
غزل شمارهٔ ۸۳: آن را که چو تو نگار باشد
غزل شمارهٔ ۸۴: تا بر قرار حسنی دل بیقرار باشد
غزل شمارهٔ ۸۵: دیدهٔ بختم، دریغا کور شد
غزل شمارهٔ ۸۶: من مست می عشقم هشیار نخواهم شد
غزل شمارهٔ ۸۷: گر نظر کردم به روی ماه رخساری چه ...
غزل شمارهٔ ۸۸: ناگه بت من مست به بازار برآمد
غزل شمارهٔ ۸۹: ناگه بت من مست به بازار برآمد
غزل شمارهٔ ۹۰: غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد
غزل شمارهٔ ۹۱: بیا، که بیرخ زیبات دل به جان آمد
غزل شمارهٔ ۹۲: ز اشتیاق تو، جانا، دلم به جان آمد
غزل شمارهٔ ۹۳: آشکارا نهان کنم تا چند؟
غزل شمارهٔ ۹۴: آن را که غمت ز در براند
غزل شمارهٔ ۹۵: این درد مرا دوا که داند؟
غزل شمارهٔ ۹۶: در من نگرد یار دگربار که داند
غزل شمارهٔ ۹۷: ای دل، چو در خانهٔ خمار گشادند
غزل شمارهٔ ۹۸: نخستین باده کاندر جام کردند
غزل شمارهٔ ۹۹: نگارا، جسمت از جان آفریدند
غزل شمارهٔ ۱۰۰: اگر شکسته دلانت هزار جان دارند
غزل شمارهٔ ۱۰۱: چو چشم مست تو آغاز کبر و ناز کند
غزل شمارهٔ ۱۰۲: باز دلم عیش و طرب میکند
غزل شمارهٔ ۱۰۳: هر که او دعوی مستی میکند
غزل شمارهٔ ۱۰۴: به خرابات شدم دوش مرا بار نبود
غزل شمارهٔ ۱۰۵: هر که در بند زلف یار بود
غزل شمارهٔ ۱۰۶: تا کی از ما یار ما پنهان بود؟
غزل شمارهٔ ۱۰۷: ای خوشا دل کاندر او از عشق تو جان...
غزل شمارهٔ ۱۰۸: وه! که کارم ز دست میبرود
غزل شمارهٔ ۱۰۹: اندرین ره هر که او یکتا شود
غزل شمارهٔ ۱۱۰: نگارینی که با ما مینپاید
غزل شمارهٔ ۱۱۱: مرا، گرچه ز غم جان میبرآید
غزل شمارهٔ ۱۱۲: زان پیش که دل ز جان برآید
غزل شمارهٔ ۱۱۳: آخر این تیره شب هجر به پایان آید
غزل شمارهٔ ۱۱۴: صبا وقت سحر گویی ز کوی یار میآید
غزل شمارهٔ ۱۱۵: صبا وقت سحر، گویی، ز کوی یار میآید
غزل شمارهٔ ۱۱۶: گهی درد تو درمان مینماید
غزل شمارهٔ ۱۱۷: مرا درد تو درمان مینماید
غزل شمارهٔ ۱۱۸: ای باد صبا، به کوی آن یار
غزل شمارهٔ ۱۱۹: دل در گره زلف تو بستیم دگر بار
غزل شمارهٔ ۱۲۰: دل در گره زلف تو بستیم دگربار
غزل شمارهٔ ۱۲۱: رخ سوی خرابات نهادیم دگربار
غزل شمارهٔ ۱۲۲: نظر ز حال من ناتوان دریغ مدار
غزل شمارهٔ ۱۲۳: غلام روی توام، ای غلام، باده بیار
غزل شمارهٔ ۱۲۴: مرا از هر چه میبینم رخ دلدار اول...
غزل شمارهٔ ۱۲۵: نیم چون یک نفس بی غم دلم خون خوار...
غزل شمارهٔ ۱۲۶: سر به سر از لطف جانی ای پسر
غزل شمارهٔ ۱۲۷: آب حیوان است، آن لب، یا شکر؟
غزل شمارهٔ ۱۲۸: ای امید جان، عنایت از عراقی وامگیر
غزل شمارهٔ ۱۲۹: بر درت افتادهام خوار و حقیر
غزل شمارهٔ ۱۳۰: به دست غم گرفتارم، بیا ای یار، دس...
غزل شمارهٔ ۱۳۱: بیدلی را بی سبب آزرده گیر
غزل شمارهٔ ۱۳۲: ای مطرب درد، پرده بنواز
غزل شمارهٔ ۱۳۳: چون تو کردی حدیث عشق آغاز
غزل شمارهٔ ۱۳۴: از غم عشقت جگر خون است باز
غزل شمارهٔ ۱۳۵: کار ما، بنگر، که خام افتاد باز
غزل شمارهٔ ۱۳۶: بیجمال تو، ای جهان افروز
غزل شمارهٔ ۱۳۷: ساقی، ز شکر خنده شراب طرب انگیز
غزل شمارهٔ ۱۳۸: در بزم قلندران قلاش
غزل شمارهٔ ۱۳۹: تماشا میکند هر دم دلم در باغ رخس...
غزل شمارهٔ ۱۴۰: بکشم به ناز روزی سر زلف مشک رنگش
غزل شمارهٔ ۱۴۱: نرسد به هر زبانی سخن دهان تنگش
غزل شمارهٔ ۱۴۲: صلای عشق، که ساقی ز لعل خندانش
غزل شمارهٔ ۱۴۳: کردم گذری به میکده دوش
غزل شمارهٔ ۱۴۴: باز غم بگرفت دامانم، دریغ
غزل شمارهٔ ۱۴۵: حبذا عشق و حبذا عشاق
غزل شمارهٔ ۱۴۶: بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک
غزل شمارهٔ ۱۴۷: بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک
غزل شمارهٔ ۱۴۸: دلی، که آتش عشق تواش بسوزد پاک
غزل شمارهٔ ۱۴۹: گر آفتاب رخت سایه افکند بر خاک
غزل شمارهٔ ۱۵۰: تنگ آمدم از وجود خود، تنگ
غزل شمارهٔ ۱۵۱: در جام جهان نمای اول
غزل شمارهٔ ۱۵۲: ای دیده، بدار ماتم دل
غزل شمارهٔ ۱۵۳: مبند، ای دل، بجز در یار خود دل
غزل شمارهٔ ۱۵۴: خوشتر از خلد برین آراستند ایوان دل
غزل شمارهٔ ۱۵۵: اکئوس تلالات بمدام
غزل شمارهٔ ۱۵۶: از دل و جان عاشق زار توام
غزل شمارهٔ ۱۵۷: باز در دام بلا افتادهام
غزل شمارهٔ ۱۵۸: ایندم منم که بیدل و بییار ماندهام
غزل شمارهٔ ۱۵۹: یاران، غمم خورید، که غمخوار مانده...
غزل شمارهٔ ۱۶۰: ساقی، چو نمیدهی شرابم
غزل شمارهٔ ۱۶۱: دل گم شد، ازو نشان نیابم
غزل شمارهٔ ۱۶۲: دل گم شد، ازو نشان نمییابم
غزل شمارهٔ ۱۶۳: هیهات! کزین دیار رفتم
غزل شمارهٔ ۱۶۴: کجایی؟ای ز جان خوشتر ، شبت خوش با...
غزل شمارهٔ ۱۶۵: من باز ره خانهٔ خمار گرفتم
غزل شمارهٔ ۱۶۶: من چه دانم که چرا از تو جدا افتادم؟
غزل شمارهٔ ۱۶۷: اگر فرصت دهد، جانا، فراقت روزکی چ...
غزل شمارهٔ ۱۶۸: در ملک لایزالی دیدم من آنچه دیدم
غزل شمارهٔ ۱۶۹: در حسن رخ خوبان پیدا همه او دیدم
غزل شمارهٔ ۱۷۰: آن بخت کو که بر در تو باز بگذرم؟
غزل شمارهٔ ۱۷۱: تا کی از دست تو خونابه خورم؟
غزل شمارهٔ ۱۷۲: چه خوش بودی، دریغا، روزگارم؟
غزل شمارهٔ ۱۷۳: چه خوش بودی، دریغا، روزگارم؟
غزل شمارهٔ ۱۷۴: بر من نظری کن، که منت عاشق زارم
غزل شمارهٔ ۱۷۵: نگارا، بیتو برگ جان ندارم
غزل شمارهٔ ۱۷۶: هر زمان جوری ز خوبان میکشم
غزل شمارهٔ ۱۷۷: ای راحت روانم، دور از تو ناتوانم
غزل شمارهٔ ۱۷۸: جانا، نظری که ناتوانم
غزل شمارهٔ ۱۷۹: کجایی، ای دل و جانم، که از غم تو ...
غزل شمارهٔ ۱۸۰: دلی یا دلبری، یا جان و یا جانان، ...
غزل شمارهٔ ۱۸۱: با من دلشده گر یار نسازد چه کنم؟
غزل شمارهٔ ۱۸۲: شاید که به درگاه تو عمری بنشینم
غزل شمارهٔ ۱۸۳: شود میسر و گویی که در جهان بینم؟
غزل شمارهٔ ۱۸۴: نیست کاری به آنم و اینم
غزل شمارهٔ ۱۸۵: مرا جز عشق تو جانی نمیبینم نمیب...
غزل شمارهٔ ۱۸۶: بر در یار من سحر مست و خراب میروم
غزل شمارهٔ ۱۸۷: من آن قلاش و رند بینوایم
غزل شمارهٔ ۱۸۸: ما چو قدر وصلت، ای جان و جهان، نش...
غزل شمارهٔ ۱۸۹: ما دگرباره توبه بشکستیم
غزل شمارهٔ ۱۹۰: افسوس! که باز از در تو دور بماندیم
غزل شمارهٔ ۱۹۱: گر چه ز جهان جوی نداریم
غزل شمارهٔ ۱۹۲: ما، کانده تو نیاز داریم
غزل شمارهٔ ۱۹۳: من که هر لحظه زار میگریم
غزل شمارهٔ ۱۹۴: گر ز شمعت چراغی افروزیم
غزل شمارهٔ ۱۹۵: گر چه دل خون کنی از خاک درت نگریزیم
غزل شمارهٔ ۱۹۶: ناخورده شراب میخروشیم
غزل شمارهٔ ۱۹۷: ناخورده شراب میخروشیم
غزل شمارهٔ ۱۹۸: خیزید، عاشقان، نفسی شور و شر کنیم
غزل شمارهٔ ۱۹۹: خیز، تا قصد کوی یار کنیم
غزل شمارهٔ ۲۰۰: تا کی از دست فراق تو ستمها بینیم؟
غزل شمارهٔ ۲۰۱: ز غم زار و حقیرم، با که گویم؟
غزل شمارهٔ ۲۰۲: ز دلتنگی به جانم با که گویم؟
غزل شمارهٔ ۲۰۳: ای دوست، بیا، که ما توراییم
غزل شمارهٔ ۲۰۴: بیا، ای دیده، تا یک دم بگرییم
غزل شمارهٔ ۲۰۵: تا کی همه مدح خویش گوییم؟
غزل شمارهٔ ۲۰۶: شهری است بزرگ و ما دروییم
غزل شمارهٔ ۲۰۷: بگذر ای غافل ز یاد این و آن
غزل شمارهٔ ۲۰۸: مبتلای هجر یارم، الغیاث ای دوستان
غزل شمارهٔ ۲۰۹: مقصود دل عاشق شیدا همه او دان
غزل شمارهٔ ۲۱۰: در کف جور تو افتادم، تو دان
غزل شمارهٔ ۲۱۱: رفت کار دل ز دست، اکنون تو دان
غزل شمارهٔ ۲۱۲: ماهرخان، که داد عشق، عارض لاله رن...
غزل شمارهٔ ۲۱۳: ز دل، جانا، غم عشقت رها کردن توان...
غزل شمارهٔ ۲۱۴: نگارا از سر کویت گذر کردن توان؟ ن...
غزل شمارهٔ ۲۱۵: عاشقی دانی چه باشد؟ بیدل و جان ز...
غزل شمارهٔ ۲۱۶: سهل گفتی به ترک جان گفتن
غزل شمارهٔ ۲۱۷: تا توانی هیچ درمانم مکن
غزل شمارهٔ ۲۱۸: ماهرویا، رخ ز من پنهان مکن
غزل شمارهٔ ۲۱۹: بیرخت جانا، دلم غمگین مکن
غزل شمارهٔ ۲۲۰: ای یار، بیا و یاریی کن
غزل شمارهٔ ۲۲۱: ای رخ جان فزای تو گشته خجسته فال من
غزل شمارهٔ ۲۲۲: چه کنم که دل نسازم هدف خدنگ او من؟
غزل شمارهٔ ۲۲۳: بپرس از دلم آخر، چه دل؟ که قطرهٔ ...
غزل شمارهٔ ۲۲۴: چو دل ز دایرهٔ عقل بی تو شد بیرون
غزل شمارهٔ ۲۲۵: ای حسن تو بیپایان، آخر چه جمال ا...
غزل شمارهٔ ۲۲۶: ای دل و جان عاشقان شیفتهٔ جمال تو
غزل شمارهٔ ۲۲۷: ای دل و جان عاشقان شیفتهٔ لقای تو
غزل شمارهٔ ۲۲۸: ای آرزوی جان و دلم ز آرزوی تو
غزل شمارهٔ ۲۲۹: ای همه میل دل من سوی تو
غزل شمارهٔ ۲۳۰: ترک من، ای من غلام روی تو
غزل شمارهٔ ۲۳۱: آن مونس غمگسار جان کو؟
غزل شمارهٔ ۲۳۲: ساقی، قدحی می مغان کو؟
غزل شمارهٔ ۲۳۳: مانا دمید بوی گلستان صبح گاه
غزل شمارهٔ ۲۳۴: ای جمالت برقع از رخ ناگهان انداخته
غزل شمارهٔ ۲۳۵: ای راحت روح هر شکسته
غزل شمارهٔ ۲۳۶: ای در میان جانم گنجی نهان نهاده
غزل شمارهٔ ۲۳۷: ای هر دهن ز یاد لبت پر عسل شده
غزل شمارهٔ ۲۳۸: در صومعه نگنجد، رند شرابخانه
غزل شمارهٔ ۲۳۹: در صومعه نگنجد رند شرابخانه
غزل شمارهٔ ۲۴۰: بازم از غصه جگر خون کردهای
غزل شمارهٔ ۲۴۱: تا تو در حسن و جمال افزودهای
غزل شمارهٔ ۲۴۲: تا زخوبی دل ز من بربودهای
غزل شمارهٔ ۲۴۳: ای یار، مکن، بر من بییار ببخشای
غزل شمارهٔ ۲۴۴: در کار من درهم آخر نظری فرمای
غزل شمارهٔ ۲۴۵: ای دوست الغیاث! که جانم بسوختی
غزل شمارهٔ ۲۴۶: نگارا، گر چه از ما برشکستی
غزل شمارهٔ ۲۴۷: ای به تو زنده جسم و جان، مونس جان...
غزل شمارهٔ ۲۴۸: پیش ازینم خوشترک میداشتی
غزل شمارهٔ ۲۴۹: ای ز غم فراق تو جان مرا شکایتی
غزل شمارهٔ ۲۵۰: ای عشق، کجا به من فتادی؟
غزل شمارهٔ ۲۵۱: چه کردهام که دلم از فراق خون کردی؟
غزل شمارهٔ ۲۵۲: جانا، نظری به ما نکردی
غزل شمارهٔ ۲۵۳: چه بد کردم؟ چه شد؟ از من چه دیدی؟
غزل شمارهٔ ۲۵۴: چه کردم؟ دلبرا، از من چه دیدی؟
غزل شمارهٔ ۲۵۵: آمد به درت امیدواری
غزل شمارهٔ ۲۵۶: ای دل، بنشین چو سوکواری
غزل شمارهٔ ۲۵۷: تا چند عشق بازیم بر روی هر نگاری؟
غزل شمارهٔ ۲۵۸: نگارا، کی بود کامیدواری
غزل شمارهٔ ۲۵۹: نگارا، از وصال خود مرا تا کی جدا ...
غزل شمارهٔ ۲۶۰: نمیدانم چه بد کردم، که نیکم زار ...
غزل شمارهٔ ۲۶۱: چه خوش باشد دلا کز عشق یار مهربان...
غزل شمارهٔ ۲۶۲: چو برقع از رخ زیبای خود براندازی
غزل شمارهٔ ۲۶۳: از کرم در من بیچاره نظر کن نفسی
غزل شمارهٔ ۲۶۴: نگارا، وقت آن آمد که یکدم ز آن من...
غزل شمارهٔ ۲۶۵: خوشا دردی!که درمانش تو باشی
غزل شمارهٔ ۲۶۶: چه خوش باشد! که دلدارم تو باشی
غزل شمارهٔ ۲۶۷: الا قم، واغتنم یوم التلاقی
غزل شمارهٔ ۲۶۸: اندوهگنی چرا؟ عراقی
غزل شمارهٔ ۲۶۹: فمالی لم اطا سبع الطباقی
غزل شمارهٔ ۲۷۰: لقد فاح الربیع و دار ساقی
غزل شمارهٔ ۲۷۱: آن جام طرب فزای ساقی
غزل شمارهٔ ۲۷۲: جانا، ز منت ملال تا کی؟
غزل شمارهٔ ۲۷۳: دلربایی دل ز من ناگه ربودی کاشکی
غزل شمارهٔ ۲۷۴: از غم دلدار زارم، مرگ به زین زندگی
غزل شمارهٔ ۲۷۵: الا، قد طال عهدی بالوصال
غزل شمارهٔ ۲۷۶: گر به رخسار تو، ای دوست، نظر داشتمی
غزل شمارهٔ ۲۷۷: در جهان گر نه یار داشتمی
غزل شمارهٔ ۲۷۸: گرنه سودای یار داشتمی
غزل شمارهٔ ۲۷۹: ای که از لطف سراسر جانی
غزل شمارهٔ ۲۸۰: ترسا بچهای، شنگی، شوخی، شکرستانی
غزل شمارهٔ ۲۸۱: چنانم از هوس لعل شکرستانی
غزل شمارهٔ ۲۸۲: سر عشقت کس تواند گفت؟ نی
غزل شمارهٔ ۲۸۳: کی بود کین درد را درمان کنی؟
غزل شمارهٔ ۲۸۴: نگویی باز: کای غم خوار چونی؟
غزل شمارهٔ ۲۸۵: بیا، تا بیدلان را زار بینی
غزل شمارهٔ ۲۸۶: ای خوشتر از جان، آخر کجایی؟
غزل شمارهٔ ۲۸۷: ای ربوده دلم به رعنایی
غزل شمارهٔ ۲۸۸: بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
غزل شمارهٔ ۲۸۹: بیا، که بیتو به جان آمدم ز تنهایی
غزل شمارهٔ ۲۹۰: پسرا، ره قلندر سزد ار به من نمایی
غزل شمارهٔ ۲۹۱: چه بود گر نقاب بگشایی؟
غزل شمارهٔ ۲۹۲: در کوی تو لولیی، گدایی
غزل شمارهٔ ۲۹۳: دلی دارم، چه دل؟ محنت سرایی
غزل شمارهٔ ۲۹۴: ز اشتیاق تو جانم به لب رسید، کجایی؟
غزل شمارهٔ ۲۹۵: ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
غزل شمارهٔ ۲۹۶: زهی! جمال تو رشک بتان یغمایی
غزل شمارهٔ ۲۹۷: سحرگه بر در راحت سرایی
غزل شمارهٔ ۲۹۸: کشید کار ز تنهاییم به شیدایی
غزل شمارهٔ ۲۹۹: همی گردم به گرد هر سرایی
غزل شمارهٔ ۳۰۰: شدم از عشق تو شیدا، کجایی؟
غزل شمارهٔ ۳۰۱: نیم بیتو دمی بیغم، کجایی؟
غزل شمارهٔ ۳۰۲: درین ره گر بترک خود بگویی
غزل شمارهٔ ۳۰۳: درین ره گر به ترک خود بگویی
غزل شمارهٔ ۳۰۴: گر از زلف پریشانت صبا بر هم زند م...
غزل شمارهٔ ۳۰۵: نه از تو به من رسید بویی