خانه
صفحهاصلی
شاعران
شیخ محمود شبستری
گلشن راز
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
بخش ۱ - دیباچه: به نام آن که جان را فکرت آموخت
بخش ۲ - سبب نظم کتاب: گذشته هفت و ده از هفتصد سال
بخش ۳ - سال در ماهیت فکرت: نخست از فکر خویشم در تحیر
بخش ۴ - جواب: مرا گفتی بگو چبود تفکر
بخش ۵ - تمثیل در بیان سر پنهانی حق در عین پیدایی: اگر خورشید بر یک حال بودی
بخش ۶ - سال در موضوع فکرت: کدامین فکر ما را شرط راه است
بخش ۷ - جواب: در آلا فکر کردن شرط راه است
بخش ۸ - تمثیل در بیان ظهور خورشید حقیقت در آیینه کائنات: اگر خواهی که بینی چشمهٔ خور
بخش ۹ - قاعده در شناخت عوالم پنهان و شرایط عروج بدان عوالم: تو از عالم همین لفظی شنیدی
بخش ۱۰ - قاعده در تشبیه کتاب آفرینش به کتاب وحی: به نزد آنکه جانش در تجلی است
بخش ۱۱ - قاعدهٔ تفکر در آفاق: مشو محبوس ارکان و طبایع
بخش ۱۲ - تمثیل در بیان وحدت کارخانه عالم: تو گویی هست این افلاک دوار
بخش ۱۳ - قاعده در تفکر در انفس: به اصل خویش یک ره نیک بنگر
بخش ۱۴ - سال از ماهیت من: که باشم من مرا از من خبر کن
بخش ۱۵ - جواب: دگر کردی سؤال از من که من چیست
بخش ۱۶ - سال از احوال سالک و نشانهای مرد کامل: مسافر چون بود رهرو کدام است
بخش ۱۷ - جواب به سال اول: دگر گفتی مسافر کیست در راه
بخش ۱۸ - قاعده در بیان سیر نزول و مراتب صعود آدمی: بدان اول که تا چون گشت موجود
بخش ۱۹ - تمثیل در بیان مقام نبوت و ولایت: نبی چون آفتاب آمد ولی ماه
بخش ۲۰ - جواب به سال دوم: کسی مرد تمام است کز تمامی
بخش ۲۱ - تمثیل در بیان رابطهٔ شریعت و طریقت و حقیقت: تبه گردد سراسر مغز بادام
بخش ۲۲ - قاعده در حکمت وجود اولیا: نبوت را ظهور از آدم آمد
بخش ۲۳ - تمثیل در بیان سیر مراتب نبوت و ولایت: چه نور آفتاب از شب جدا شد
بخش ۲۴ - سال از شرایط شناخت وحدت و موضوع شناخت عرفانی: که شد بر سر وحدت واقف آخر
بخش ۲۵ - جواب: کسی بر سر وحدت گشت واقف
بخش ۲۶ - سال از کیفیت جمع بین وحدت و کثرت: اگر معروف و عارف ذات پاک است
بخش ۲۷ - جواب: مکن بر نعمت حق ناسپاسی
بخش ۲۸ - تمثیل در بیان نسبت عقل با شهود: ندارد باورت اکمه ز الوان
بخش ۲۹ - سال از معنی انا الحق: کدامین نقطه را نطق است «اناالحق»
بخش ۳۰ - جواب: انا الحق کشف اسرار است مطلق
بخش ۳۱ - قاعده در بطلان حلول و اتحاد: من و ما و تو او هست یک چیز
بخش ۳۲ - تمثیل در نمودهای بیبود: بنه آیینهای اندر برابر
بخش ۳۳ - سال از معنی وصال: چرا مخلوق را گویند واصل
بخش ۳۴ - جواب: وصال حق ز خلقیت جدایی است
بخش ۳۵ - تمثیل در اطوار وجود: بخاری مرتفع گردد ز دریا
بخش ۳۶ - سال از ماهیت قرب و بعد و امکان وصال با حق: وصال ممکن و واجب به هم چیست
بخش ۳۷ - جواب: ز من بشنو حدیث بی کم و بیش
بخش ۳۸ - سال از ماهیت نطق و بیان: چه بحر است آنکه نطقش ساحل آمد
بخش ۳۹ - جواب: یکی دریاست هستی نطق ساحل
بخش ۴۰ - تمثیل در بیان ماهیت صورت و معنی: شنیدم من که اندر ماه نیسان
بخش ۴۱ - قاعده در بیان اقسام فضیلت: اصول خلق نیک آمد عدالت
بخش ۴۲ - تمثیل در بیان نکاح معنوی جسم با جان یا صورت با معنی: اگرچه خور به چرخ چارمین است
بخش ۴۳ - سال در شناخت جزو حقیقی و کل مجازی و کیفیت بزرگتر بودن این جزو از کل خود: چه جزو است آنکه او از کل فزون است
بخش ۴۴ - جواب: وجود آن جزو دان کز کل فزون است
بخش ۴۵ - تمثیل در بیان اقسام مرگ و ظهور اطوار قیامت در لحظهٔ مرگ: اگر خواهی که این معنی بدانی
بخش ۴۶ - قاعده در بیان معنی حشر: ز تو هر فعل که اول گشت صادر
بخش ۴۷ - سال از کیفیت جدایی میان قدیم و محدث: قدیم و محدث از هم چون جدا شد
بخش ۴۸ - جواب: قدیم و محدث از هم خود جدا نیست
بخش ۴۹ - سال از معانی اصطلاحات شاعرانه عارفان: چه خواهد اهل معنی زان عبارت
بخش ۵۰ - جواب: هر آن چیزی که در عالم عیان است
بخش ۵۱ - اشارت به چشم و لب: نگر کز چشم شاهد چیست پیدا
بخش ۵۲ - اشارت به زلف: حدیث زلف جانان بس دراز است
بخش ۵۳ - اشارت به رخ و خط: رخ اینجا مظهر حسن خدایی است
بخش ۵۴ - اشارت به خال: بر آن رخ نقطهٔ خالش بسیط است
بخش ۵۵ - سال از معنی حقیقی شراب و شاهد و خرابات و امثال آن: شراب و شمع و شاهد را چه معنی است
بخش ۵۶ - جواب: شراب و شمع و شاهد عین معنی است
بخش ۵۷ - اشارت به خرابات: خراباتی شدن از خود رهایی است
بخش ۵۸ - سال از معنی بت و زنار و ترسایی: بت و زنار و ترسایی در این کوی
بخش ۵۹ - جواب: بت اینجا مظهر عشق است و وحدت
بخش ۶۰ - اشارت به زنار: نظر کردم بدیدم اصل هر کار
بخش ۶۱ - اشارت به ترسایی و دیر: ز ترسایی غرض تجرید دیدم
بخش ۶۲ - تمثیل در اطوار سیر و سلوک: بود محبوس طفل شیرخواره
بخش ۶۳ - اشارت به بت: بت ترسا بچه نوری است باهر
بخش ۶۴ - خاتمه: از آن گلشن گرفتم شمهای باز