خانه
صفحهاصلی
شاعران
عبید زاکانی
دیوان اشعار
قصاید
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در وصف آسمان و افلاک: چو دست قدرت خراط حقهٔ مینا
قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح شاه شیخ ابواسحاق: شه سریر چهارم که شاه انجم اوست
قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - در مدح جلالالدین شاه شجاع مظفری و فتح اصفهان: صباح عید و رخ یار و روزگار شباب
قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح شاه شیخ جمالالدین ابواسحق اینجو: خوشوقت عاشقی که دمی یاریار اوست
قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - در مدح سلطان معزالدین اویس جلایری: دولت قرین دولت صاحبقران ماست
قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - در مدح جلالالدین شاه شجاع مظفری: آمد نسیم و نکهت گل در جهان فکند
قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - در مدح شاه شیخ ابواسحاق: چو صبح رایت خورشید آشکار کند
قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - در مدح یکی از پادشاهان عصر: چو شقهٔ شب عنبر نثار بگشایند
قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در مدح جمالالدین شاه شیخ ابواسحاق اینجو: پیش از آن کین کار بر این سقف مینا...
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - ایضا در مدح همو گوید: سپیدهدم علم صبح چون روان کردند
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱ - ایضا در مدح همو گوید: دمید باد دلاویز و بوی جان آورد
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲ - ایضا در مدح شاه شیخ ابواسحاق: خدای تا خم این برکشیده ایوان کرد
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳ - در ستایش سلطان معزالدین اویس جلایری: ترکم چو قصد خون دل عاشقان کند
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴ - در مدح شاه شیخ ابواسحاق گوید: جهان خوشست و چمن خرمست و بلبل شاد
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵ - ایضا در مدح همو گوید: بنوش باده که فصل بهار میآید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶ - ایضا در مدح همو: خوش آن نسیم که بوئی ز زلف یار آرد
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷ - در مدح جلالالدین شاه شجاع: نسیم باد سحر عزم بوستان دارد
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در مدح خواجه رکنالدین عمیدالملک: باز گل جلوهکنان روی به صحرا دارد
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹ - در ستایش شاه شیخ ابواسحاق: همیشه تا سپر مهر زرفشان باشد
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰ - ایضا در مدح همو: تا زمان برقرار خواهد بود
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ - در مدح سلطان معزالدین اویس جلایری: گیتی ز یمن عاطفت شاه کامکار
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲ - در ستایش باده و تخلص به مدح: باز به صحرا رسید کوکبهٔ نوبهار
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳ - در مدح شاه شیخ ابواسحق اینجو گوید: صبحدم کز حد خاور خسرو نیلی حصار
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - ایضا در مدح شاه شیخ ابواسحاق گوید: میرسد نوروز عید و میدهد بوی بهار
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در ستایش شاه شیخ ابواسحاق: گذشت روزه و سرما رسید عید و بهار
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در مدح شاه شیخ ابواسحاق و تهنیت وزارت رکنالدین عمیدالملک: شد ملک فارس باز به تایید کردگار
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷ - ایضا در مدح شیخ ابواسحاق و ایوانی که او در شیراز میساخت میگوید: نفخات نسیم عنبر بار
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸ - ایضا در مدح شاه شیخ ابواسحاق: بیمن معدلت پادشاه بنده نواز
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹ - در تهنیت مراجعت شیخ ابواسحاق به شیراز: رسید رایت منصور شاه بنده نواز
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰ - ایضا در مدح عمیدالملک وزیر: بیمن طالع فیروز و بخت فرخ فال
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱ - در مدح عمیدالملک وزیر: علیالصباح که سلطان چرخ آینه فام
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲ - در ستایش شاه شجاع مظفری و وصف بارگاه او گوید: خجسته بارگه پادشاه هفت اقلیم
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳ - در وصف خطهٔ کرمان و مدح شاه شجاع گوید: سپیدهدم که شهنشاه گنبد گردان
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴ - در مدح شاه شیخ ابواسحق: به فر معدلت خسرو زمین و زمان
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۵ - ایضا در مدح شاه شیخ ابواسحق: ای بر در تو دولت و اقبال پاسبان
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶ - در مدح خواجه رکنالدین عمیدالملک وزیر: ای آسمان جنیبه کش کبریای تو
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در مدح شاه شیخ ابواسحق: ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۸ - در وصف بارگاه شیخ ابواسحق و ستایش او: گوئیا خلد برینست این همایون بارگاه
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۹ - در ستایش شاه شیخ ابواسحق: ای شکوهت خیمه بر بالای هفت اختر زده
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۰ - در تعریف عمارت شاه شیخ ابواسحق: ای کاخ روحپرور و ای قصر دلگشای
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۱ - در مدح شاه شیخ ابواسحق: تجلت من سمات الامانی
قصیدهٔ شمارهٔ ۴۲ - در مدح خواجه رکنالدین عمیدالملک وزیر: در این مقام فرحبخش و جای روحفزای