خانه
صفحهاصلی
شاعران
احمد شاملو
شکفتن در مه
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
نامه: بدان زمان که شود تیره روزگار، پدر!
که زندانِ مرا بارو مباد: که زندانِ مرا بارو مباد
عقوبت: برای ایرج گُُردی
صبوحی: برای م. آزرم
رستگاران: در غریوِ سنگینِ ماشینها و اختلاط...
فصلِ دیگر: بیآنکه دیده بیند،
سرود برای مردِ روشن که به سایه رفت: قناعتوار
پدران و فرزندان: هستی