خانه
صفحهاصلی
شاعران
سهراب سپهری
زندگی خوابها
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
باغی در صدا: در باغی رها شده بودم.
برخورد: نوری به زمین فرود آمد:
بی پاسخ: در تاریکی بی آغاز و پایان
جهنم سرگردان: شب را نوشیده ام
خواب تلخ: مرغ مهتاب
سفر: پس از لحظه های دراز
فانوس خیس: روی علف ها چکیده ام.
لحظه گمشده: مرداب اتاقم کدر شده بود
لولوی شیشه ها: در این اتاق تهی پیکر
مرز گمشده: ریشه روشنی پوسید و فرو ریخت.
مرغ افسانه: پنجره ای در مرز شب و روز باز شد
نیلوفر: از مرز خوابم می گذشتم،
یادبود: سایه دراز لنگر ساعت
پاداش: گیاه تلخ افسونی !
پرده: پنجره ام به تهی باز شد
گل کاشی: باران نور