خانه
صفحهاصلی
شاعران
ملا هادی سبزواری
غزلیات
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
غزل شماره ۱: الا یا ایها الورقی ثری تثوی اطلعن...
غزل شماره ۲: ای که پنداری که نبود حشمت و جاهی ...
غزل شماره ۳: تغییری ای صنم بده اطوار خویش را
غزل شماره ۴: رشتهٔ تسبیح بگسستیم ما
غزل شماره ۵: دل بسته نقش چهرهٔ دلدار خویش را
غزل شماره ۵: از آن زلف پریشانیم چون سنبل پریشا...
غزل شماره ۶: ای قد تو سرو بوستانها
غزل شماره ۷: گرفته سبزه و گل روی صحرا
غزل شماره ۸: ای نام خوش تو بر زبان ها
غزل شماره ۹: تا جان بتن آید بیا احوالپرس این خ...
غزل شماره ۱۰: آمده از خود بتنگ کو سردار فنا
غزل شماره ۱۱: ایزد بسرشت چون گل ما
غزل شماره ۱۲: گرمه من برافکند از رخ خود نقاب را
غزل شماره ۱۳: بشکست بسنگ کین پر ما
غزل شماره ۱۴: کمان شد قامتم از بس کشیدم بار محن...
غزل شماره ۱۵: شهنشهی طلبی باش چاکر فقرا
غزل شماره ۱۶: الا یا نفس قد زموالمطا یا
غزل شماره ۱۷: وجودش بس ز حق دارد مزایا
غزل شماره ۱۸: گر پریشان حالم او داند لسان حال را
غزل شماره ۱۹: الهی بر دلم ابواب تسلیم و رضا بگشا
غزل شماره ۲۰: سینه بشوی از علوم زاده سینا
غزل شماره ۲۱: دور از شاه خراسان در بلا
غزل شماره ۲۲: صبا از ما بگو آن بیوفا را
غزل شماره ۲۳: اختران پرتو مشکوة دل انور ما
غزل شماره ۲۴: تا شدی آینهٔ مهر رخت سینهٔ ما
غزل شماره ۲۵: اصحبوا العشق ایها الا صحاب
غزل شماره ۲۶: فتادهایم ز غم روزگار درگرداب
غزل شماره ۲۷: ای ماه جبین سیم غبغب
غزل شماره ۲۸: پیوسته مرا ز غم تب و تاب
غزل شماره ۲۹: جلوه گر در پرده آمد آفتاب
غزل شماره ۳۰: دل و جانم فدای حضرت دوست
غزل شماره ۳۱: باز بلبل لحن موسیقار داشت
غزل شماره ۳۲: ره و رهبر دلا محبت اوست
غزل شماره ۳۳: جرعهٔ ما را ز لعل می پرستش مشکل است
غزل شماره ۳۴: ای من فدای عاشقی هرچندخونخوارمن است
غزل شماره ۳۵: به چار سوق طریقت بجز متاع محبت
غزل شماره ۳۶: ای به رَهِ جستجوی نعره زنان دوست ...
غزل شماره ۳۷: گردی از آن رهگذرم آرزوست
غزل شماره ۳۸: خانهٔ دل حریم خلوت اوست
غزل شماره ۳۹: شهر پر آشوب و غارت دل و دین است
غزل شماره ۴۰: دمی نه کار زوی مرگ بر زبانم نیست
غزل شماره ۴۱: شورش عشق تو درهیچ سری نیست که نیست
غزل شماره ۴۲: ای از صفات گشته هویدا همه صفات
غزل شماره ۴۳: خرامد از برم آن قد و قامت
غزل شماره ۴۴: نی رحم ترا باین فکار است
غزل شماره ۴۵: خطت دمیدو هنوزت سری ز ناز گرانست
غزل شماره ۴۶: آن شاه که گاهی نظری سوی گدا داشت
غزل شماره ۴۷: سینه پر ناله و لب خاموش است
غزل شماره ۴۸: ای آفت جان ها خم ابروی کمندت
غزل شماره ۴۹: دل و دین بتی نامسلمان گرفت
غزل شماره ۵۰: ای دل نخوری محنت و اندوه که چندت
غزل شماره ۵۱: گل آمد بلبلان را این پیام است
غزل شماره ۵۲: دل ز محنت شده خون جام می ناب کجاست
غزل شماره ۵۳: باغ و گل و مل همه مهیاست
غزل شماره ۵۴: هندوی خال رخش باج ز عنبر گرفت
غزل شماره ۵۵: باز یار بیوفای ما سر یاریش نیست
غزل شماره ۵۶: گودست کشد از ناز این نرگس طنّازت
غزل شماره ۵۷: شبی دارم دراز و تیره همچون تار گی...
غزل شماره ۵۸: مرا از عشق دل لبریز خون است
غزل شماره ۵۹: ای قبلهٔ حاجات ملک طرف کلاهت
غزل شماره ۶۰: چون دست قضا رشته اعمار برشت
غزل شماره ۶۱: زیبی که بشکل هرنگار است
غزل شماره ۶۲: جام جم مظهر اعظم دل درویشان است
غزل شماره ۶۳: ساقی قدحی در ده تقریب و تعلل چیست
غزل شماره ۶۴: ای نقش چکل چوگل محدث
غزل شماره ۶۵: دل را به تمنّا ز تو دیدار و دگر هیچ
غزل شماره ۶۶: جستهام شیرین سخن یاری فصیح
غزل شماره ۶۷: دل و دین می کنی یغما بدین رخ
غزل شماره ۶۸: تا کی ز غمت ناله و فریاد توان کرد
غزل شماره ۶۹: ترادوشینه بر لب جام و غیر اندر مق...
غزل شماره ۷۰: تا بکی یار بکام دگران خواهد بود
غزل شماره ۷۱: مستانه بیرون تاخته تا عقل و دین ی...
غزل شماره ۷۲: دل خود تنگ ز غنچه دهنی باید ساخت
غزل شماره ۷۳: تشنهٔ نوش لبت چشمهٔ حیوان چکند
غزل شماره ۷۴: آنشوخ که با ما بسر کینه وری بود
غزل شماره ۷۵: گر راندیم ز بزم و شدی همنشین غیر
غزل شماره ۷۶: به محفلی که تو ای چون منی که راه ...
غزل شماره ۷۷: زمین خوردازمیش دُردی چوچشمش پرخما...
غزل شماره ۷۸: که انداین کاروان یارب چه کس میرفت...
غزل شماره ۷۹: حسن رخی کان تراست ماه ندارد
غزل شماره ۸۰: به این لطافت و رو تازه ارغوان نشود
غزل شماره ۸۱: دل بشد از دست یاران فکر درمانش کنید
غزل شماره ۸۲: جهان گیرئی کز سیاهی برآید
غزل شماره ۸۳: پارسایان ریائی ز هوا بنشینند
غزل شماره ۸۴: بمن گر یک نظر آن ماه زیبا منظر ان...
غزل شماره ۸۵: خورد چشم سیهت خون مسلمانی چند
غزل شماره ۸۶: ما ز میخانه عشقیم گدایانی چند
غزل شماره ۸۷: یار با ما بیوفائی میکند
غزل شماره ۸۸: گل رنگ نگار ما ندارد
غزل شماره ۸۹: گر آسمان دو سه روزی بمدعا گردد
غزل شماره ۹۰: در دل از شمع رخش انجمنی ساختهاند
غزل شماره ۹۱: هر آنگو دیده بگشاید براو چشم از ج...
غزل شماره ۹۲: دل نبود آن دلی که نه دله باشد
غزل شماره ۹۳: بر دلم قهر و رضای تو لذیذ
غزل شماره ۹۴: سر که ندارد ز تو سودا بگور
غزل شماره ۹۵: جاء الصبا بعطر ریاحین و الزهر
غزل شماره ۹۶: روردهٔ میناکشی چشم سیه مستش نگر
غزل شماره ۹۷: رخ است این یا قمر یا آتش طور
غزل شماره ۹۸: گل می دمد ز شاخ و وزد باد نوبهار
غزل شماره ۹۹: ریزد عرق ز روی تو یادانه گهر
غزل شماره ۱۰۰: ای شعله رخ آتش بدلم در زدهٔ باز
غزل شماره ۱۰۱: غم از حد برونی دارم امروز
غزل شماره ۱۰۲: در دام خود کی افکند صیاد عشق اهل ...
غزل شماره ۱۰۳: غم عشقی ز نشاط دو سرا ما را بس
غزل شماره ۱۰۴: بدیدم آنچه در هجر جمالش
غزل شماره ۱۰۵: مدتی شد دل گمگشته نیامد خبرش
غزل شماره ۱۰۶: دوش بگوشم رساند نکتهٔ غیبی سروش
غزل شماره ۱۰۷: مه آیینه داری است از طلعتش
غزل شماره ۱۰۸: کم اسی صیاد فی جوالقفص
غزل شماره ۱۰۹: ز جهان بود وجود تو غرض
غزل شماره ۱۱۰: دمیده بر رخ آن نازنین خط
غزل شماره ۱۱۱: افسردگانیم از باده کوشط
غزل شماره ۱۱۲: هزاران آفرین بر جان حافظ
غزل شماره ۱۱۳: شمع رویش چو برافروخت ببزم ابداع
غزل شماره ۱۱۴: جدا شد از بر من یار گلعذار دریغ
غزل شماره ۱۱۵: ساقی بیا که عمر گران مایه شد تلف
غزل شماره ۱۱۶: ای بکوی عافیت برداشته آهنگ عشق
غزل شماره ۱۱۷: نقش دیوان قضا آیتی از دفتر عشق
غزل شماره ۱۱۸: دل هیکل توحید است دل مظهر ذات حق
غزل شماره ۱۱۹: هان وامگیر رخش طلب یکزمان ز تک
غزل شماره ۱۲۰: به تیغم گرنمائی سینه صد چاک
غزل شماره ۱۲۱: ای که ریزی بدل ریشم از آن حقه نمک
غزل شماره ۱۲۲: زدی مشاطهات شانه به سنبل
غزل شماره ۱۲۳: چه شوری بود یاران بر سر دل
غزل شماره ۱۲۴: فلک دوران زند بر محور دل
غزل شماره ۱۲۵: ای قامت تو سرو لب جویبار دل
غزل شماره ۱۲۶: هست در سینه سل بدیده سبل
غزل شماره ۱۲۷: دهید شیشهٔ صهبای سالخورده بدستم
غزل شماره ۱۲۸: ترا چون مهر با غیر است و اسرار نه...
غزل شماره ۱۲۹: علی صدغ لیلی تهب النسیم
غزل شماره ۱۳۰: شد وقت آنکه باز هوای چمن کنم
غزل شماره ۱۳۱: تحمل از غم تو یا ز روزگار کنم
غزل شماره ۱۳۲: گرم صدبار میرانی مدامت مدح گو باشم
غزل شماره ۱۳۳: فغان که سخت بافسوس می رود ایام
غزل شماره ۱۳۴: چولاله بی گل روی تو داغم
غزل شماره ۱۳۵: اگر فرزانهام بهرچه از زلفت در اغل...
غزل شماره ۱۳۶: ز اشک و آه اندر بوتهٔ تصعید و تقط...
غزل شماره ۱۳۷: صبحگاهان بسوی خانهٔ خمّار شدم
غزل شماره ۱۳۸: زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم
غزل شماره ۱۳۹: از روز ازل می خور و رندانه سرشتیم
غزل شماره ۱۴۰: آنکه شیران را کشیدی در شطن
غزل شماره ۱۴۱: بر افتی ای فراق از روزگاران
غزل شماره ۱۴۲: راه خواهی رخت بر دریا فکن
غزل شماره ۱۴۳: شدم صدره بزیر سنگ طفلان در جنون پ...
غزل شماره ۱۴۴: کلاه دلربائی بر سرش بین
غزل شماره ۱۴۵: ای رخت برگ گل سور و لبان نیز چنان
غزل شماره ۱۴۶: از بهترین سلالهٔ آدم توئی بهین
غزل شماره ۱۴۷: فتنه چسان بپا شود خیز بیا که همچنین
غزل شماره ۱۴۸: فلک گشته سرگشتهٔ کوی او
غزل شماره ۱۴۹: حرف اغیار دغا در حق یاران مشنو
غزل شماره ۱۵۰: از باده مغز تر کن و آن یار نغز جو
غزل شماره ۱۵۱: راه عشق است و بهرگام دوصد جان بگرو
غزل شماره ۱۵۲: ای مهر همچو مه ز رخت کرده کسب ضو
غزل شماره ۱۵۳: قد کاد شمسی تخفی شعاعه
غزل شماره ۱۵۴: چو ماه چارده دارم نگاری چارده سال
غزل شماره ۱۵۵: ای نرگست سحر آفرین لعلت شکرخا آمده
غزل شماره ۱۵۶: گیرم نقاب برفکنی از رخ چو ماه
غزل شماره ۱۵۷: از مژه گرچشم مستت دست در خنجر زده
غزل شماره ۱۵۸: دل مستمند و حیران بهوای آب و دانه
غزل شماره ۱۵۹: خوشا جانی که جانانش تو باشی
غزل شماره ۱۶۰: نه بگویمت که مهری نه بخوانمت که م...
غزل شماره ۱۶۱: هذ اغزال هلال السمآء مضناکی
غزل شماره ۱۶۲: صبا برگو بآن شیرین که گاهی
غزل شماره ۱۶۳: دلا دیریست دور از دلستانی
غزل شماره ۱۶۴: پا مانده در گل در سرزمینی
غزل شماره ۱۶۵: خاک در تو ما را به ز آب زندگانی
غزل شماره ۱۶۶: الاقد صاد عقلی بالدلالی
غزل شماره ۱۶۷: آنچه در مدرسه عمریست که اندوختمی
غزل شماره ۱۶۸: بر قامت تو شد راست دنیای کن فکانی
غزل شماره ۱۶۹: تا دل اندر نظر آورده نگار عجبی
غزل شماره ۱۷۰: خوبان همه چو صورت تو دلنشین چو جانی
غزل شماره ۱۷۱: عشق است حیات جاودانی
غزل شماره ۱۷۲: ز اِشتیاق تو مُردم نه پیکی و نه پ...
غزل شماره ۱۷۳: اَلا مَن مُبَلِغٌ سَلُمی سَلامی
غزل شماره ۱۷۴: از غصّه دلم خون است در گوشهٔ تنهائی
غزل شماره ۱۷۵: اَلا یا نَفسُ غُزتُک اَلاَمانی
غزل شماره ۱۷۶: مپند ار او نهان و تو عیانی
غزل شماره ۱۷۷: نبود چو ماه روی تو تابنده اختری
غزل شماره ۱۷۸: نه از لفظ تو پیغامی نه از کلک تو ...
غزل شماره ۱۷۹: اتی الربیع قیل الهموم بالنغماتی
غزل شماره ۱۸۰: شدم پیر از فراق نوجوانی
غزل شماره ۱۸۱: الا یا جنة لم یحن جانی
غزل شماره ۱۸۲: ای که با نور خرد نور خدا میجوئی
غزل شماره ۱۸۳: ای آتش هوای تو در جان عالمی
غزل شماره ۱۸۴: تو چون پیمان عهدت می شکستی