خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب شانزدهم: در عزلت و اندوه و درد وصبر گزیدن
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۱: خواهی که ز پرده محرم آیی بیرون،
شمارهٔ ۲: تدبیر تو چیست بغض با حب کردن
شمارهٔ ۳: تو خسته نهیی ز عشق، ور خستهئییی
شمارهٔ ۴: تا کی هنر خویش پدیدار کنی
شمارهٔ ۵: بد چند کنی کار نکو کن، بنشین
شمارهٔ ۶: تا بر ره خلق مینشینی ای دل
شمارهٔ ۷: ای دل هر دم غمی دگرگون میخور
شمارهٔ ۸: چون درد ترا تا به ابد درمان نیست
شمارهٔ ۹: ای دل همه چارهٔ تو بیچارگی است
شمارهٔ ۱۰: زین شیوه که اکنون دل دیوانه گرفت
شمارهٔ ۱۱: جانا دل من خویش به دریا انداخت
شمارهٔ ۱۲: اوّل دل من بر سر غوغا بنشست
شمارهٔ ۱۳: در راه تعب ترک طرب باید کرد
شمارهٔ ۱۴: درعالم مرگ زندگانی دور است
شمارهٔ ۱۵: مردی چه بود رند و مقامر بودن
شمارهٔ ۱۶: از جزو به سوی کل سفر باید کرد
شمارهٔ ۱۷: هر پرده که بند پرده در خواهد خاست
شمارهٔ ۱۸: گر دریائی ز شور بنشانندت
شمارهٔ ۱۹: تا کی باشی چو آسمان در تک و تاز
شمارهٔ ۲۰: گر همچو فلک سالک پیوسته شوی
شمارهٔ ۲۱: هر روز مرا غمی دگر پیش آید