خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب بیست و هشتم: در امیدواری نمودن
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۱: تیرِ طلبِ عشق، روان، میانداز
شمارهٔ ۲: تا دولت برگشته چه خواهد کردن
شمارهٔ ۳: تا کی باشم گِردِ جهان در تک و تاز
شمارهٔ ۴: بر دل گرهی بستم و بر جان باری
شمارهٔ ۵: هر چند نیم در ره او بر کاری
شمارهٔ ۶: در اصل چو مقبول ونه مهمل بودم
شمارهٔ ۷: گر دست دهد به زندگانم مردن
شمارهٔ ۸: گفتم که اگرچه هست کارم بنظام
شمارهٔ ۹: جانا! نظری در دل درویشم کن
شمارهٔ ۱۰: عمریست که شرح حال تو میگویم
شمارهٔ ۱۱: جانا! نه نکو نه نانکو آمدهام
شمارهٔ ۱۲: نی از سر زلفت خبری میرسدم
شمارهٔ ۱۳: روزی که ز خود شوی توناچیز آخر
شمارهٔ ۱۴: از عشق تو در جگر ندارم آبی
شمارهٔ ۱۵: گر تو سر موئی سر من داشتیی
شمارهٔ ۱۶: عشق تو که همچو آتشم میآید
شمارهٔ ۱۷: عاشق به غم تو کار افتاده خوش است
شمارهٔ ۱۸: تا کی بی تو زاری پیوست کنم