خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مصیبت نامه
بخش هشتم
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
المقالة الثامنه: سالک آمد لوح را رهبر گرفت
الحكایة و التمثیل: گفت چون صحرا همه پربرف گشت
الحكایة و التمثیل: بود خوش دیوانهٔ در زیر دلق
الحكایة و التمثیل: بود مردی چست خوش خوش نام او
الحكایة و التمثیل: آن یکی دیوانه در بغداد شد
الحكایة و التمثیل: ناگهی معشوق طوسی را مگر
الحكایة و التمثیل: بود مجنونی بدست آئینهٔ
الحكایة و التمثیل: سجدهٔ میکرد ابلیس لعین
الحكایة و التمثیل: گفت یک روزی سلیمان کای اله