خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مصیبت نامه
بخش سی و ششم
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
المقالة السادتة و الثلثون: سالکی کاسرار قدسش دایه بود
الحكایة و التمثیل: گفت وقت حلق خلقی در حجاز
الحكایة و التمثیل: غافلی میشد بصحرا روز برف
الحكایة و التمثیل: ابن ادهم چون ادا کردی نماز
الحكایة و التمثیل: رفت آن غافل سوی مسجد فراز
الحكایة و التمثیل: بود کشتی گیر برنائی چو ماه
الحكایة و التمثیل: آن غریبی را وزارت داد شاه
الحكایة و التمثیل: دید شیخی پاک دینی را بخواب
الحكایة و التمثیل: آن یکی دیوانه حیران میشتافت
الحكایة و التمثیل: کرد مجنونی بگورستان نشست
الحكایة و التمثیل: آن یکی عیسی مریم را چه گفت
الحكایة و التمثیل: خسروی میرفت در صحرا و شخ