رباعی شمارهٔ ۲۴۸

آن روز که شیر خوردم از دایهٔ عشق
از صبر غنی شدم به سرمایهٔ عشق
دولت که فگند بر سرم سایهٔ عشق
بر من به غلط ببست پیرایهٔ عشق