خانه
صفحهاصلی
شاعران
وحشی
گزیده اشعار
قطعات
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۳۹ - دریغ از جان قلی
دریغ از جان قلی کز جور گردون
کناری پر ز خون رفت از میانه
زمانه دشنهٔ جورش چنان زد
که نوک دشنه در دل کرد خانه
طلب کردم چو تاریخش خرد گفت :
شهید دشنهٔ جور زمانه