خانه
صفحهاصلی
شاعران
خاقانی
دیوان اشعار
رباعیات
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
رباعی شمارهٔ ۵۵
آن دل که ز دیده اشک خون راند رفت
و آن جان که وجود بر تو افشاند رفت
تن بیدل و جان راه تو نتواند رفت
اسبی که فکند سم کجا داند رفت