شمارهٔ ۴۲

مرا تو راحت جانی، معاینه، نه خبر
کرا معاینه آید خبر چه سود کند؟
سپر به پیش کشیدم خدنگ قهر ترا
چو تیر بر جگر آید سپر چه سود کند؟