شمارهٔ ۱۰۰ - مرثیه

خورشید اوج حسن محمد امین که بود
روشن ز رویش آینهٔ آفتاب و مه
وز کثرت مرور شهور و سنین نداشت
کاهش به ماه طلعتش از هیچ باب ره
ناگه گرفته شد به کسوف اجل جهان
کافاق را ز تیرگیش روز شد سیه
پیر خرد ز مرگ جهان سوز او چو کرد
در ظلمت زمانه ماتم نشین نگه
از سوز دل تهیهٔ تاریخ کرد و گفت
عالم شده به مرگ محمد امین سیه