رباعی شمارهٔ ۱۰۰

ماهی، که بسوخت زهره چنگش بر سر
بگریست فلک با دل تنگش بر سر
مویی که ز دست شانه در هم رفتی
گردون به غلط نهاد سنگش بر سر