رباعی شمارهٔ ۱۵۱۸

هر خانه که بی‌چراغ باشد ای جان
زندان بود آن نه باغ باشد ای جان
هرکس که بطبل باز شد باز نشد
بازش تو مخوان که زاغ باشد ای جان