غزل شمارهٔ ۴۸۸

در این سلام مرا با تو دار و گیر جداست
دمی عظیم نهان‌ست و در حجاب خداست
ز چنگ سخت عجیب‌ست آن ترنگ ترنگ
چه‌هاست نعره برآورده کان چه‌هاست چه‌هاست
شراب لعل بیاورد شاه کاین رکنی‌ست
خمش که وقت جنون و نه وقت کشف غطاست