خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب چهاردهم: در ذَمّ دنیا و شكایت از روزگار غدّار
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۱۲
گر هر دو جهان فی المثل انگشتری است
وان کرده در انگشت یکی لشکری است
گر رحم نیایدت بر آنکس همه روز
میدان تو که آن علامت کافری است