خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب چهاردهم: در ذَمّ دنیا و شكایت از روزگار غدّار
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۱۸
بویی که به جان ممتحن میآید
از بهر هلاک جان و تن میآید
تا چند کمان کشم که هر تیر که من
میاندازم بر دل من میآید