خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۳
تا نفس بود ز سِرِّ جان نتوان گفت
در پیدایی راز نهان نتوان گفت
هر ناکامی که هست چون مرد کشید
کامی بدهندش که از آن نتوان گفت