خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۵
عشق تو که ذرّه ذرّه تابنده بدوست
هر حکم که او کرد، چو او کرد نکوست
چون دانستم که مغزِ جانی ای دوست
از شادی این مغز نگنجم در پوست