خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۴۴
تا زلف تو چون کمند میبینم من
افتاده دلم به بند میبینم من
هرگز نرسد دست به فتراک توام
فتراک تو بس بلند میبینم من