خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۳
چون نیست رهی به هیچ سوئی کس را
جز خون خوردن نماند رویی کس را
هر کس گوید که کردم آن دریا نوش
خود تر نشد از وی سر مویی کس را