خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۷۷
شمع آمد و گفت: گر بما زد پر باز
پروانه ز شوق کس نزد دیگر باز
هر لحظه رهی که میروم چون خامم
زان در آتش گرفتهام از سر باز