خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۹۰
شمع آمد و گفت: عمر خوش خوش بگذشت
دورم همه در سوز مشوش بگذشت
گر آب ز سر در گذرد سهل بود
این است بلا کز سرم آتش بگذشت