خانه
صفحهاصلی
شاعران
عطار
مختارنامه
باب پنجاهم: در ختم كتاب
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
شمارهٔ ۴۲
مرغی دیدم نشسته بر ویرانی
در پیش گرفته کلّهٔ سلطانی
میگفت بدان کلّه که ای نادانی
دیدی که بمردی وندادی نانی