شکوه ناتمام

نسیم عشق ز کوی هوس نمی‌آید
چرا که بوی گل از خار و خس نمی‌آید
ز نارسایی فریاد آتشین فریاد
که سوخت سینه و فریادرس نمی‌آید
به رهگذار طلب آبروی خویش مریز
که همچو اشک روان باز پس نمی‌آید
ز آشنایی مردم رمیده‌ایم رهی
که بوی مردمی از هیچ کس نمی‌آید