غزل شمارهٔ ۱۵۷۴

نی سیم و نه زر نه مال خواهیم
از لطف تو پر و بال خواهیم
نی حاکمی و نه حکم خواهیم
بر حکم تو احتمال خواهیم
ای عمر عزیز عمر ما باش
نی هفته نه مه نه سال خواهیم
ما بدر نی ایم و از پی بدر
خود را چو قد هلال خواهیم
از بهر مطالعه خیالت
خود را به کم از خیال خواهیم
چون دلو مسافران چاهیم
کان یوسف خوش خصال خواهیم
چون آینه نقش خود زدایم
چون عکس چنان جمال خواهیم
چون چشم نظر کند بجز تو
جان را ز تو گوشمال خواهیم
خاموش ز قال چند لافی
چون حال آمد چه قال خواهیم