غزل شمارهٔ ۲۴۰

آنم که تلخی ام ز غم افزون نوشته اند
راز دلم به سینهٔ مجنون نوشته اند
چون گم شود جنون، که مسیحا دمان حسن
حرز کرشمه بر لب افسون نوشته اند
نرخ خرابی دو جهان می کند از آن
تاریخ های ناز تو بیرون نوشته اند
بر لوح زار نام شهیدان خیال تو
لذت شناس زخم شبیخون نوشته اند
آنم که ذوق دردشناسان غم، مرا
سرجوش لذت غم مجنون نوشته اند
عرفی علاج تلخ دهانان هوشمند
بر نوش خندهٔ لب می گون نوشته اند