غزل شمارهٔ ۱۷۱۹

پیشتر آ می لبا تا همه شیدا شویم
بیشتر آ گوهرا تا همه دریا رویم
دست به هم وادهیم حلقه صفت جوق جوق
جمع معلق زنان مست به دریا دویم
بر لب دریای عشق تازه بروییم باز
های که چون گلستان تا به ابد ما نویم
وز جگر گلستان شعله دیگر زنیم
چون ز رخ آتشین مایه صد پرتویم
جوهر ما رو نمود لیک از آن سوی بحر
آه که تو زین سوی آه که ما زان سویم
شاه سوارا به سر تاج بجنبان چنین
تاج تو را گوهریم اسپ تو را ما جویم
بر سر دارش کنیم هر کی بگوید یکیم
آتش اندرزنیم هر کی بگوید دویم