شمارهٔ ۵

باش تا از ابلهی دستی بدارد پیش شمع
آنکه گوید می‌نسوزد شمع جز یروانه را
شمع‌راجز پرتوی کزعشق‌آن‌*‌ٻروانه‌سوخت
پرتوی دیگر بود کآتش زند بیگانه را