خانه
صفحهاصلی
شاعران
مولوی
دیوان شمس
غزلیات
اشتراکگذاری
×
اشتراک گذاری
تلگرام
توییتر
فیسبوک
غزل شمارهٔ ۲۱۱۲
ظلمت شب پرتو ظلمات من
نور مه از نور ملاقات من
گوهر طاعت شد از آن کیمیا
زلت و انکار و جنایات من
هست سماوات در آن آرزو
تا نگرد سوی سماوات من
ای رخ خورشید سوی برج من
ای شه جان شاهد شهمات من