غزل شمارهٔ ۲۳۲۸

چون عزم سفر کردی فی لطف امان الله
پیروز تو واگردی فی لطف امان الله
ای شادکن دل‌ها اندر همه منزل‌ها
در حسن و وفا فردی فی لطف امان الله
هم رایت احسان را هم آیت ایمان را
تا عرش برآوردی فی لطف امان الله
تو بیش کنی کم را از دل ببری غم را
از رخ ببری زردی فی لطف امان الله
از آتش رخسارت وز لعل شکربارت
در دی نبود سردی فی لطف امان الله
آگاه تویی در ده احسنت زهی سرده
هم دادی و هم خوردی فی لطف امان الله
در عشق خداوندی شمس الحق تبریزی
چون عشق جوامردی فی لطف امان الله