فصل

و آن‌چه گفتم که: «طریق استخاره سپردم»، مراد از آن حفظ آداب خداوند بود عزو جل که مر پیغامبر خود را –صلی اللّه علیه و سلم و متابعان وی را بدین فرمود و گفت: «فاذا قَرأتَ القُرانَ فَاستَعِذْ باللّهّ مِنَ الشّیطانِ الرّجیم (۹۸/نحل).» و استعاذت و استخارت و استعانت جمله به معنی طلب کردن و تسلیم امور خود به خداوندسبحانه و تعالی باشد و نجات از آفت‌های گوناگون و صحابۀ پیغامبر صلی اللّه علیه وسلم و رضی اللّه عنهم روایت آوردند که پیغامبر –صلی اللّه علیه و سلم ما را استخاره اندر آموختی، چنان‌که قرآن. پس چون بنده بداند که خیریت امور اندر کسب و تدبیر وی بسته نیست؛ که صلاح بندگان، خداوند تعالی بهتر داند و خیر و شری که به بنده رسد مقدر است، جز تسلیم چه روی باشد مر قضا را و یاری خواستن ازوی؟ تا شر نفس و امارگی آن از بنده دفع کند اندر کل احوال وی، و خیریت و صلاح وی را بدو ارزانی دارد. پس باید که اندر بدو همه اشغال، بنده استخاره کند تا خداوند تعالی وی را از خطا و خلل و آفت آن نگاه دارد. و باللّه التوفیق.