رستاخیز

من تمامی‌ مُردگان بودم:
مُرده‌ی پرندگانی که می‌خوانند
و خاموشند،
مُرده‌ی زیباترینِ جانوران
بر خاک و در آب،
مُرده‌ی آدمیان
از بد و خوب.
من آن‌جا بودم
در گذشته
بی‌سرود. ــ
با من رازی نبود
نه تبسمی
نه حسرتی.
به‌مهر
مرا
بی‌گاه
در خواب دیدی
و با تو
بیدار شدم.
۱۹ مردادِ ۱۳۵۹
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو