سپیده‌دم

بانگ‌دربانگ
خروسان می‌خوانند.
تا دوردست‌های گمان اما
در این پهنه‌ی ماسه و شوراب
روستایی نیست.
روز است که دیگرباره بازمی‌گردد
یادآورِ صبح و سلام و سبزه،
و تحقیر است که هر سپیده‌دم
از نو
اختراع می‌شود
در تجربه‌ی گریانِ همیشه.
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو