رباعی ۵۵

مرغی دیدم نشسته بر بارهٔ توس،
در چنگ گرفته کلّهٔ کیکاوس،
با کلّه همی‌گفت که: افسوس، افسوس!
کو بانک جَرَس‌ها و کجا نالهٔ کوس؟