شمارهٔ ۳۵ - شعرو نظم

شعر دانی چیست‌، مرواربدی از دیای عقل
شاعر آن‌ افسونگری کاین ‌طرفه‌ مروارید سفت
صنعت‌ و سجع‌ و قوافی‌ هست‌ نظم‌ و نیست شعر
ای بسا ناظم که نظمش نیست الا حرف مفت
شعر آن باشد که خیزد از دل و جوشد ز لب
باز در دل‌ها نشیند هرکجاگوشی شنفت
ای ‌بسا شاعرکه ‌او در عمرخود نظمی نساخت
وی بسا ناظم که ‌او در عمر خود شعری نگفت