شمارهٔ ۵۲ - غم وطن

نه هرکه درد دیار و غم وطن دارد
به‌ راستی خیر از درد و داغ من دارد
ز روزگار خرابم کسی شود آگاه
که خار در جگر و قفل بر دهن دارد
به‌حق‌شام‌غریبان نگاهدار ای زلف
دل مراکه پریشانی از وطن دارد