شمارهٔ ۱۴۰ - سیاست

چون پیشه‌ای شدست سیاست به‌ملک ری
شایدکه هیچ نارم ازین پیشه بر زبان
از خوان و از خورش بکشم دست ناشتا
چون اوفتد یکی مگس اندر میان خوان
از تشنگی بمیرد اگر شیر بنگرد
بر چشمه‌ای که سگ زده است اندرو دهان